من خانواده همسرم خیلی پولدار تر از خانواده ی مان. اونا دلال هستن.
ماهی دویست میلیون درآمدشونه.
پدر مادر من معلم های بازنشسته ن که رو هم درآمدشون میشه سی تومن.
خانواده شوهرم اپن مایند و باز میگردن و هیچ اعتقادی ندارن.
خانواده ی خودم مذهبی ن.
من این وسط یه آدمه غیر مذهبیه با چارچوبم از چادره مادرم خوشم نمیاد ولی کاری به اعتقاداتش ندارم، از طرفی هم شورتک و نیمتنه پوشیدنه خانواده شوهرم جلو مرد غریبه و سیگار کشیدن و شراب خوردن رو هم نمیتونم تحمل کنم.
خوشم نمیاد ولی کاری به کارشون ندارم اما اونا یکی دو بار منو مسخره کردن که شراب نخوردم. منم بعدا یه جا دیگه جوابشونو دادم و آسفالتشون کردم