2777
2789

من یه دختر چهار ماهه دارم امروز سرما خورده بود به مامانم زنگ زدم گفتم بیا ببریمش دکتر که مامانم پشت تلفن برگشت گفت اره تاپ تنش کردی سرما خورده در حالی که شوهرم مریض بود و دخترم گرفته

خیلی از این حرفش ناراحت شدم گفتم هر سری مشکلی پیش میاد منو مقصر میکنی از کجا میدونی من سرماش دادم 

خلاصه اومد رفتیم دکتر بعد که برگشتیم خونه برگشت گفت خیلی اخلاقت بده

فقط واسه اینکه گفتم مقصر من نیستم این حرفو میزد 

خیلی ناراحت شدم اشکم درآمد 

مگه میشه یه مادر از قصد بچشو سرما بده؟

بعد بچمو برداشتم رفتم تو یه اتاق دیگه درو بستم گریه کردم مامانمم‌ پاشد رفت 

تو این چهارماهی که بچم دنیا اومده به خاطر کولیک و رفلاکس و تب و سرماخوردگی زیاد دکتر بردیم حتی بستری هم شده تو این مدت مادرم جای دلداری فقط ناراحتم کرده و تشر زده بهم انگار از قصد بچرو مریض می‌کنم 

یه بار گفتم من سرماش ندادم میگه اخلاقت گنده  

خالا عذاب وجدان دارم فکر می‌کنم ناراحتی کردم مامانمو

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

مادره دیگه هرچی باشه احترامش واجبه همین که اومده باهات رفتید دکتر باید قدردانش باشی اما شمارو هم درک میکنم خیلی سخته 

خوبی حرف زدن باخدا اینه لازم نیست منظورت رو براش توضیح بدی💖...ولی جدای از این حرفا طرف یه سیب از درختش کندن، داره دهنمون رو سرویس میکنه اونوقت تو امید داری بری تو باغش بخوری و بخوابی و حوریاش رو بمالی؟🤦‍♀️🤷‍♀️

خوب کردی 

منم به مادرم زیاد رو دادم چه حرفا که نمیزنه بهم....‌

جنگ اول به از صلح اخره از همین الان یاد میگیرن جلو زبونشونو بگیرن

لحنم یکن تنده اعصابم داغونه

 چون منم تازه با مادرم بحثم شده تنها دلیلشم اینه محبت بی اندازه به مادرم داشتم اونم جنبه نداشته و داره سو استفاده میکنه ازم

دخترکی شاد در من می‌زیست...که چونان شاپرک، به این‌سو و آن‌سو میپرید...خیال پرواز داشت.. در گذر زمان.پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بال‌هایش ریخت... پَرپَر شد...کاربر 🔵 

آخ، چه موقعیت سختی! 😢 به نظر می‌رسه که شما واقعاً تحت فشار هستید. طبیعی هست که وقتی کسی شما رو مقصر می‌دونه، ناراحت بشید، به خصوص وقتی که تمام تلاشتون رو برای مراقبت از دختر کوچولوتون می‌کنید.


اینکه شما به مادرتون گفتید که مقصر نیستید، کاملاً منطقیه. هر مادری بهترین تلاشش رو برای مراقبت از بچه‌اش می‌کنه و هیچ‌کس از قصد بچه‌اش رو مریض نمی‌کنه. شاید مادرتون هم از نگرانی این حرف‌ها رو زده باشه، ولی این به این معنی نیست که شما اشتباه کردید.


احساس عذاب وجدان طبیعیه، ولی به یاد داشته باشید که شما هم انسانید و حق دارید احساساتتون رو بیان کنید. شاید بهتر باشه بعداً با مادرتون صحبت کنید و توضیح بدید که چقدر این حرف‌ها شما رو ناراحت کرده و ازش بخواید که در آینده بیشتر حمایت کنه.


امیدوارم که بتونید این مسئله رو حل کنید و آرامش بیشتری پیدا کنید. 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز