۲۱ سال پیش ظهر جمعه وقتی زنگ در خونه رو زدن ...تمام خانواده به خاطر مهمونامون طبقه بالا بودن و م مجبور شدم برم در رو باز کنم
به محض باز کردن در و دیدنش دلم رفت .اومده بود به بهانه آدرس پرسیدن سر گوشی اب بده ..که اتفاقی از شانس خوبش من در و باز کردم ..با لبخند آدرس پرسید و همون موقع دلم رو برد ..با واسطه یکی از همکارای من که منو معرفی کرده بود یواش یواش آشنا شدیم عاشقش شدم ..اونم میگفت که عاشقمه ولی نبود چون اگر بود وقتی با مخالفت پدرش روبرو شد راحت ازم نمیگذشت
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.