ببین دختر
اگ ته تهش باز میخوای بچه بیاری بزار بیاد
بعد برو دنبال ارزوهات و کار و تلاش مثل خواهر من
نه مثل من
واییی یاد خودم افتادم تا فهمیدم باردارم فقط گریه و میگفتم سقط باید سقط بشه شوهرمم از ترسش زبونش بند رفته بود
مبگفت باشه شرایط روحیم اونقدری بد بود ک دکتر حتز اولی رو هم مدتی منع کرد
خلاصه خدا جوری بهم نشون داد ک تا پای مادر نشدن هرگزم پیش رفت و اونجا توبه کردم
🥲الان بعد ۷سال عادی باردارم خدارو هزار مرتبه شکر