2777
2789
عنوان

طلاق و مرگ

1351 بازدید | 64 پست

سلام خانمای گل.یک سال و نیمه خونه پدرم هستم و دارم مراحل طلاقو سپری میکنم...مدتیه هم هست شوهرم بشدت پیگیره و متوجه اشتباهش شده.ولی خب همچی واسه من تمام شدس....دیشب شوهرم پیام داد که مادرش سکته کرده و دکترا قطع امید کردن....هرسری ک قصد طلاق داشتم ازاین موضوع میترسیدم. چون شوهرم هرچند رابطه بدی با مادرش داشت ولی خب غیرازاونم کسیو نداشت...پدرش فوت کرده بود. دوتا برادراش فوت کرده بودن. خواهراشم تویه یه شهر دیگه زندگی خودشونو داشتن‌. همیشه باخودم میگفتم من اگه طلاق بگیرم و مادرشم فوت کنه کی واسه شوهرم میمونه، کی کاراشو انجام میده مخصوصا اینکه شوهرم دیابت شدید داره.ولی دیگه اینقد از زندگیم ناامید شدم تونستم از شوهرم دل بکنم....میدونم شوهرم بخاطر اینکه مشکل جنسی داره بعد من دیگه نمیتونه ازدواج کنه وهمیشه تنها میمونه....خواهرم میگه تو دیگه از اون آدم و خانوادش،دل بریدی دیگه به این چیزا فکر نکن ولی خب دست خودم نیس‌. الان مشکلات شوهرمم مینویسم

خستم، خیلی خسته

دوران عقد متوجه شدم شوهرم ناتوانه جنسیه بزور دکتر و قرص بتونه کاری بکنه منم چون دوسش داشتم این موضوعو پذیرفتم.. دلشو به ارث پدریش خوش کرده بود. هیییچ حرمتی باقی نمونده. توروی خانوادم ایستاد و بخاطر شوخی که داداشم باهام کرد دست به یقه شد با داداشم و بی احترامی طوری ک بابام ازخونه بیرونش کرد. بشدددت عصبی ومتوجه شدم بیمارستان اعصاب وروان خوابیده13تا قرص اعصاب میخوره درحالی که به من گفت بخاطر فوت داداشم تحت درمانم چون افسردگی گرفتم گفتم باید ترک کنی به ترامادول رو اورد. دست بزن داره گه گداری .خودزنی میکرد با شیشه و چاقو. نه عروسی واسم گرفت نه طلایی واسم گرفت تازه۴۸میلیون سال۹۸واسش طلاهای خونه بابامو فروختم و۱۸میلیون پول نقد بهش دادم واسه ساخت خونش نه خریدعروسی کرد. گفت چون خونه ساختم دستم خالیه واین حرفا. یجورایی میترسید واسم خرج طلا وعروسی واین چیزا کنه چون یروز از دهنش توی دعوا در اومد تو همون اول قصدت رفتنه. خانوادمم بخاطر من هیچ فشاری نیوردن. یعنی هیییچ آرامشی باهم نداشتیم.  خوب بودنش به دوهفته نمیرسید انگار یکی میرفت تو جلدش باااید سر چیزالکی بحث وناراحتی درست میکرد.همش قهر میکرد مثل زنا. اخلاقای خوبی هم داشت. دست و دلباز بود. وقتی قهرنبود بشدت فیزیکی و کلامی محبت میکرد. شوخ بود خیلی مسخره بازی درمیورد تا بخندونتم. شکاک اصلا نبود. مناسبتارو فراموش نمیکرد، رفیقباز نبود. همش چیزای خوبشو با مردای اطرافم مقایسه میکنم. میبینم شوهرم موقع آشتی خیلی مهربون بوده😔ولی دیگه یجایی به حدی خسته شدم که دیگه احساساتم کور شد. دلم واسه خونه ای که با هزار بدبختی ساختم تنگ شده

خستم، خیلی خسته

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

وقتی اشتیه خیلی خوبه وقتی که قهره به شدت بد عزیزم دودوتا چهارتاکنی میفهمی همسرت نرمال نیست به دوره های درمان نیاز داره اگه میخوای برگردی بگو باشد حتما بیای بریم درمان بشی همین 

دابی تو فیلم هری پاتر رو میشناسی من ازش سه تا دارم پس دست از کل کل کردن با من بردار🧝🧝🧝اگه فهمیدی چی میگم تو دوست خوب منی♥️۰۹۰۱۱۲۴۳۵۹۰فال شخصی هم رایگان نمیگیرم دنبال رایگانی الکی پیام نده
وقتی اشتیه خیلی خوبه وقتی که قهره به شدت بد عزیزم دودوتا چهارتاکنی میفهمی همسرت نرمال نیست به دوره ه ...

خودش میگه بریم مشاوره.ولی دیگه واقعا دیر شده....خانوادمم نمیزارن ک برگردم

خستم، خیلی خسته
میتونی دلسوزی کنی براش و برگردی اون موقع تویی که باید بقیع برات دلسوزی کنن چون زندگی خوبی نخواهی داش ...

پس خوبیاش چی؟ شوخیامون😔 بازی کردنامون😔 کشتی گرفتنامون😔

خستم، خیلی خسته
خودش میگه بریم مشاوره.ولی دیگه واقعا دیر شده....خانوادمم نمیزارن ک برگردم

پس بهش فکرم نکن هی تو ذهنت بالا پایینش نکن که چی میشه فراموشش کنه 

دابی تو فیلم هری پاتر رو میشناسی من ازش سه تا دارم پس دست از کل کل کردن با من بردار🧝🧝🧝اگه فهمیدی چی میگم تو دوست خوب منی♥️۰۹۰۱۱۲۴۳۵۹۰فال شخصی هم رایگان نمیگیرم دنبال رایگانی الکی پیام نده
خیلی دوسش داشتم فاطمه خیلی.‌‌..کاش یخورده قدرمو میدونست

ببین مادر منم شرایط مشابه تو رو داره

الان بعد ۲۵ سال که به خاطر بابام منو خواهرم و خودش هم مریض شدیم و قرص اعصاب میخوریم میخواد جدا بشه 

مامانم پای عشقی که به پدرم داشت زندگی خودش و ما رو جهنم کرد هممون رو بدبخت کرد

تو اینکار رو با خودت نکن

من هر روز مادر پدرم رو که باعث این ازدواج بوده لعنت میکنم

روزها با زن آفرودیت درونم میجنگم شبها از جنگ خسته او را در آغوش میکشم🍂
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز