2777
2789
عنوان

چهل سالگی چرا اینطوری

2086 بازدید | 25 پست

دارم چهل ساله میشم . حس بدی دارم . بعد چهل پنجاه ! 😔😑😑 من که فقط کیف به دست رفتم مدرسه و دانشگاه و سپس کار . الان هم کاری نکردم . واقعیتش بدنم  و روحم تفاوت رو با بیست سالگی احساس می کنه . مدام به مردن فکر می کنم . از پیری میترسم . وقتی کسی می میره ، همزاد پنداری می کنم . حوصله هیچ کاری ندارم . سر درد دارم . صبح ها که از خواب بلند میشم بدنم درد می کنه ، سرم درد می کنه . همیشه خسته هستم . ازدواج هم نکردم و دیگه اصلا نگید که حسشو ندارم ، تو این سن خندم میگیره ، دل و روده ام مثل سابق نیست ، عینکی هم شدم . یه جور خجالت می کشم ! میخام برم زیر زمین یه جای تاریک و خنک که توش آب باشه و در تاریکی شنا کنم . می‌خوام برم جایی که سرد و تاریک باشه . کسی نباشه . کوهستان سرد ، و همیشه تاریک و بدون خورشید . اینطوری اعصابم آروم میشه . از دنیای شلوغ هم خسته شدم ، اصلا چهل سال کاری نکردم ، بقیش که اینطوری شدم میخام چیکار کنم ، فکر کنم کلا برم بهتره ، استراحت ابدی نیاز دارم . از بودن خوشم نمیاد ، این چیزی نبود که من میخاستم . زندگی به نظرم جالب نبود .

چهل سالگی خیلی شیرینه 

اگه تا الان خودت اولویت زندگی ات نبودی الان فرصت خوبیه

اتفاق بدی پیش اومده؟ حس میکنی بدبخت شدی؟ یه لحظه صبر کن. از خودت دور شو. توی تاریخ دور شو. اتفاق هایی رو به یاد بیار که فکر میکردی ازشون زنده بیرون نمیایی. چی شد؟گذشت. به اتفاق هایی فکر کن که توی طول تاریخ برای آدمها پیش اومده.به جنگ به قحطی به بیماری ها. حالا توی جغرافیا از خودت دورشو. به کشورهای دیگه فکر کن. به آدمهای دیگه. دردت در مقایسه با دردهایی که بشر متحمل شده چقدر بزرگه؟ چقدر عمیقه؟ من اینجوری با مسائلی ناخوشایند برخورد میکنم

منم‌ یه کوچلو فاصله دارم تا ۴۰ بنظرم سخت گرفتی دیگه

اینجارو جدی نگیر تصور کن ساعت میشینی درد دل میکنی و مشاوره میگیری بعد احتمال داره کاربری که مشاوره میده ۱۱،۱۲ ساله باشه 😐😒هرشخصیتی میتونه پشت گوشی باشه حتی داعشی ، وقتی کسی بهت مشاوره میده حواست باشه زود جو نگیری عمل کنی قبلش بشین خوب فکر کن بعضی اینجا انگار بنزیین تو دستشونه منتظرن شعله اتیش رو بیشتر کنن فقط تشویقت میکنن اره خوب کردی بجای اینکه آرومت کنن و بگن این مشکلات برا هرکسی وجود داره مهم اینه چطور باهاش برخورد کنی ، حواست باشه با مشاوره غلط قربانی عقده ها، مشکلات روحی ، کینه ها ، و بیماری ذهنی دیگران نشی ، دنیای مجازی نمیتونه جای خوبی برای مشاوره باشه به ریسکش نمیهرزه. به این موردم اشاره کنم اینجا هرکس با هر دین و مذهب یا آدم بی دین و خدا هم هست پس حواست باشه هرکس هر حرفی زد زود باور نکن و اعتقاد خودت رو زیر سوال نبر 

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

والا منم 40 رو گذروندم ولی هیچکدوم ازینایی که شما گفتین نبوده..........بنظرم خیلی منفی نگری

دیگه نه صلوات میفرستم نه دعا میکنم نه اسمتو میارم نه باهات حرف میزنم نه برات نامه مینویسم....چرا همه چی یطرفه باشه؟؟؟فقط من صدات کنم؟تو جواب ندی؟این رسمشه؟برو با همون بنده عزیزات که براشون کم نمیذاری.منم یه گوشه این دنیا زندگیمو میکنم تا .......

پندار نیستی چو هستی خوش باش،

فکر نکن به هیچ اگر و امایی ، همینی که هست شاید شبیه بقیه نباشه ولی فکر کنی میبینی واسه خودت بهترین بوده ، هیچ چیز مهمی وجود نداره که ازش عقب مونده باشی هیچی ، 

دنیا همه هیچ. کار دنیا همه هیچ. ای هیچ برای هیچ بر هیچ. مپیچ ،

همینا که نوشتی رو تصور کن خیلی باحاله توصیفی که کردی و توش ریلکس کن تو فکرت حالت عوض میشه  

پندار نیستی چو هستی خوش باش،فکر نکن به هیچ اگر و امایی ، همینی که هست شاید شبیه بقیه نباشه ولی فکر ک ...

اشعار خیام رو آوردی ، من تو بیمارستان کار می کنم ، وقتی میبینم افراد پیر رو تو سی سی یو و ... به خودم میگم ، زندگی تا وقتی در درون خود احساس خوبی داری خوبه  ، ولی وقتی به هر علتی تخیل هات و آرزوهات و نگرش عوض میشه ، احساس می کنم بودنم بی فایده هست ، در آینده بهتر از این نخواهد بود . پس چه لزومی به ادامه . دوست دارم برم تو کلبه ای اسرار آمیز در تاریکی و پر از برف و یخ بشینم و آتش کوچکی روشن کنم و یک حسی که نمی‌دونم چطوری بگم رو داشته باشم ، اگه نمیشه بمیرم

اشعار خیام رو آوردی ، من تو بیمارستان کار می کنم ، وقتی میبینم افراد پیر رو تو سی سی یو و ... به خود ...

ان قسمت که دلت جای سرد و تاریک و اون کلبه تو جنگل میخواد منم پایه ام. منم به شدت احساس تنهایی میکنم و شاید اگه شرایطم اینطوری بمونه تو چهل سالگیم بیام همین حرفای تو رو تکرار کنم. 

من غروب همه آفاق جهانم تو چرا اخترِ شامم نشدی؟ 💔
اشعار خیام رو آوردی ، من تو بیمارستان کار می کنم ، وقتی میبینم افراد پیر رو تو سی سی یو و ... به خود ...

چهل سالگی سن ارزیابی گذشته و آیندس.یاس و پشیمانی هم از گذرگاه های چهل سالگیه .سعی کن کاری رو شروع کنی که به آیندت مربوط باشه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز