منظورش از اینهمه کار این بود ک دو روز سرکار بود کلشو بیدار و درگیر و اینا و وقت خالی کم داشت ولی بازم ب اندازه من باید وقت میداشت با اینکه بهش گفتم بازم بهم تا شب تبریک نگفت و انتظار داشت باهاش خوب حرف بزنم و خوب رفتار کنم
یاد اوری نبود من جشن نمیخاستن فقد یه تبریک ساده میخاستم نح بیشتر
میدونم مردها همینن... ولی ازشون که گله کنی تازه ته دلشون خوشحال میشن که تونستن حرصت بدن
متاسفانه همینقدر بدجنسن
همینجوریش یه شهر بام بَده..تو سمت من باش عذابم نده💔🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶 یکروز بالاخره آخرین کسی که تو رو میشناسه میمیره! و خاطرت برای همیشه فراموش میشه....! پس از زندگیت لذت ببر❣️