خواهرشوهرم اینا اومدن خونه باباش رفتم پایین بخاطر اونا اصلا نه حرفی باهام میزنه نه هیچی که چی آدم واقعا دلش میشکنه اصلا کنار آدم نمیشینه زود بلند میشه میره اون طرف میشینه چند بار اینکارو کرده که بشینم کنارش یا برم سمتش بره یجا دیگه بشینه
نه صحبتی نه چیزی همیشه من باهاش حرف زدم اون شاید پیش شوهرم یکم تحویلم بگیره ولی بقیه مواقع نه بعدم بلند شد رفت تو حیاط نشست منم اومدم خونه ام
خیلی ناراحت شدم بابت رفتارش
شوهرمو میبینه یجوری سلاااااااام میکنه با کلی زبون ریختن و حالشو میپرسه بعد من بخاطرش میرم اصلا...