ینی من خیلی عجیبم هرکی میاد میگ عجب خاهر دامادی

آره والا 

من حتی فامیلای خودم هرجوری رفتار کردن عروسیاشون همونجوری رفتار کردم 

مثلا دخترخالم عروسیم ۲-۳ دقیقه رقصید 

منم عروسیش ۲ دقیقه رقصیدم نشستم 😆😆

به من هی میگفتن فلان جا نرو گرونه 

منم کار خودمو کردم چون قرار بود پولشو شوهرم بده

واقعا خبر نداری از تاریخ عروسی؟؟من به شخصه خیلی تعجب کردم

من عروسی دادشم خودمو کشتم😂 زن داداشم خواهر نداره 3تا برادر داره به همین خاطر دیگه از 2ماه قبل عروسی باهم یا با من یا با اون یکی خواهرام بازار خیاط بودیم صبح تا شب

عروسی منم با این که خودم4تا خواهر دارم همه کارامونو  با خواهرام .خواهرشوهرام باهم میکردیم

نه عزیزم کاربدی نکردی بقول دوستان چون اونااینجوری نیستن به نظرشون عجیب نیومده خوبه که دخالت نمیکنین فقط یکم عجیبه تاریخ عروسی نمیدونی اصلابی خسال باشه اصلا از العان به کارای عروستون وداداشت حساس نباش وبرات مهم نباشه بعد خیلی خوبه برات میشه عادت اگه خیلی روکاراشون حساس باشی کمکم به دخالت ونظرذادن میرسه وآخرممیشی خاهرشوهر بد والا بخدا😐😐

ولی به نظر من هر چی گلایه یا ناراحتی از دادشت و زندادشت داری تا عروسی بزار کنار تو تدارکات عروسی هم هرکاری هس انجام بده وایه عروسی دادشت هم شوق ذوق داشته باش تو مهمون نیستی صاحب مجلسی بعد عروسی مشکلتون رو حل میکنین الان عروسیه

یه نفرم که دخالت نمیکه میگن بیتفاوت.عزیزم کار خوبی میکنی واقعا خوشم اومد از شخصیتو منشت.ولی حالا تاریخ عروسیو بپرس دیگه 

حالا نمیدونم شما شاید خودت نخواستی عزیزم بعضی وقتها هم عروسا نمیخوان دخالت بدن.بعضیها هم مثل ما هستن ما الان چندین ساله خونه داداشم نرفتیم اونا میان ولی خانمش کسی و خونش راه نمیده چون وسواس داره ماهم اوایل خیلی تاراحت بودیم ولی بعدش دیگه بی خیال شدیم من تو شهرشون دانشگاه قبول شدم شد شبایی که نصف شب میرسیدم  اما جرات نداشتم به داداشم زنگ بزنم بیاد دنباللم با ترس و لرز آژانس میگرفتم میرفتم خوابگاه شده بود بارها خونه مامانم بودن زمان حرکتمون باهم بود ولی من باهاشون نمیرفتم چون تعارف نمیکردن با ما بیا میدونستم داداشم غصه میخوره اما برو خودمون نمی اوردیم نمیخواستیم زندگیشون خراب شه کلا بیخیالشون شدیم میگفتیم مهمه داداشمو بچش هستن میان میبینیمشون الان نزدیکه 2 ساله برادرزادم خونه مامانمه میگه مادرحون از مادرم متنفرم زندگیمو جهنم کرد بچگیمو نابود کرد دوست ندارم برم تو اون خونه ازش بدم میاد دیگه وقتی بچه آدم به آدم پشت کنه ببینین طرف دیگه چجور بوده جالبه هرجا هم میره میگه من عروسی خیلی خوبیم 😂😂 برادرزادم زار میزنه به پدرش که ازش جداشو یه خونه بگیر باهم زندگی کنیم.