من بخاطر اين مشكلم عضو سايت شدم الان كه راهنماييم كنيد🙏🏻🙏🏻🙏🏻من پدرشوهرم زنده نيست و مادرشوهرم زندست من ١ ساله ازدواج كردم و الان ٧ ٨ ماهه كه مادرشوهرم قند و فشار خون داره شوهرم از صب تا ٥ ٦ غروب سركاره مياد خونه شب ميره پيش مادرش و اونجا ميخوابه يه برادرشوهر دارم فقط كه اون كلا مسئوليت هيچ كاري رو بر عهده نميگيره به مدت منم با شوهرم ميرفتم ولي تا ميرفتم مادرشوهرم شوهرم رو هي بغل ميكرد ميبوسيد انگار رقابت داره با من از اون موقع فقط هفته اي يبار ميرم اونم در حد ٢ ٣ ساعت به شوهرم ميگم نرو ميگه چيكار كنم مادرم گناه داره امشب بهش گفتم يه شب خونه باش باهم باشيم گفت مامان مريضه حوصله ندارم دلم پيششه ،يكي دو روز نيست تحمل كنم ٨ ماه شده😔تصميم گرفتم فردا وسايلم و جمع كنم برم خونه پدرم ازدواج كردم ولي واقعا تنهام و كلي خلا عاطفي برام مونده😔😔😔
چقدر مادرشوهرت بی شعوره
واقعا حق داری
نمی‌دونم رفتن کار درستیه یا نه🥺
ولی به شدت حق داری
امکان داره ی خونه دو طبقه بگیرید ی طبقه شما ی طبقه مادرشوهرت؟یا اینکه حداقل ی خونه ک ی سوئیت داشته باشه سوئیت رو بدین مادرشوهر
اونجا خونه پدریت مشکلی پیش نمیاد برات ؟
حق داری اول باهاش اتمام حجت کن اگه دیدی میخواد همین روش و ادامه بده اونوقت برو
چرا پرستار نمیگیرید براش
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
