صبح دیدم رو دستاش و پاهاش تا مچ فقط داشت الان دیدم روی زانوهاشم زده چیه اینا؟
دون دون ریز زیر پوستیه ولی قرمز نیست
من خیلی آدم عجیبی ام... با اینکه همیشه و همیشه واسه شروع هر کار جدیدی از سمتِ نزدیک ترین آدم زندگیم منع و مسخره میشم ولی بازم همیشه برای یه شروع دوباره ذوق زده ام... اما قدرت بازدارنگی اون قوی تر از شوق و ذوق منه و اونقدر تلاش میکنه تا دیگه منم نرم سمتش... دیگه نخوام اون کار جدید رو... نمی دونم تا کی قراره رویاپردازی کنم و اونم بهم بخنده ولی خدایا تو دستگاه عدل و انصافت به این ظلمی که در حقم میکنه چی میگن؟... خوشحالی دزدی؟ ذوق شکنی؟ تخریب آرزو؟... هر چی که هست باید تاوان سنگینی داشته باشه... و من منتظر دیدن روزی ام که تاوانشو بد پس بده💔
من خیلی آدم عجیبی ام... با اینکه همیشه و همیشه واسه شروع هر کار جدیدی از سمتِ نزدیک ترین آدم زندگیم منع و مسخره میشم ولی بازم همیشه برای یه شروع دوباره ذوق زده ام... اما قدرت بازدارنگی اون قوی تر از شوق و ذوق منه و اونقدر تلاش میکنه تا دیگه منم نرم سمتش... دیگه نخوام اون کار جدید رو... نمی دونم تا کی قراره رویاپردازی کنم و اونم بهم بخنده ولی خدایا تو دستگاه عدل و انصافت به این ظلمی که در حقم میکنه چی میگن؟... خوشحالی دزدی؟ ذوق شکنی؟ تخریب آرزو؟... هر چی که هست باید تاوان سنگینی داشته باشه... و من منتظر دیدن روزی ام که تاوانشو بد پس بده💔
من خیلی آدم عجیبی ام... با اینکه همیشه و همیشه واسه شروع هر کار جدیدی از سمتِ نزدیک ترین آدم زندگیم منع و مسخره میشم ولی بازم همیشه برای یه شروع دوباره ذوق زده ام... اما قدرت بازدارنگی اون قوی تر از شوق و ذوق منه و اونقدر تلاش میکنه تا دیگه منم نرم سمتش... دیگه نخوام اون کار جدید رو... نمی دونم تا کی قراره رویاپردازی کنم و اونم بهم بخنده ولی خدایا تو دستگاه عدل و انصافت به این ظلمی که در حقم میکنه چی میگن؟... خوشحالی دزدی؟ ذوق شکنی؟ تخریب آرزو؟... هر چی که هست باید تاوان سنگینی داشته باشه... و من منتظر دیدن روزی ام که تاوانشو بد پس بده💔
من خیلی آدم عجیبی ام... با اینکه همیشه و همیشه واسه شروع هر کار جدیدی از سمتِ نزدیک ترین آدم زندگیم منع و مسخره میشم ولی بازم همیشه برای یه شروع دوباره ذوق زده ام... اما قدرت بازدارنگی اون قوی تر از شوق و ذوق منه و اونقدر تلاش میکنه تا دیگه منم نرم سمتش... دیگه نخوام اون کار جدید رو... نمی دونم تا کی قراره رویاپردازی کنم و اونم بهم بخنده ولی خدایا تو دستگاه عدل و انصافت به این ظلمی که در حقم میکنه چی میگن؟... خوشحالی دزدی؟ ذوق شکنی؟ تخریب آرزو؟... هر چی که هست باید تاوان سنگینی داشته باشه... و من منتظر دیدن روزی ام که تاوانشو بد پس بده💔
من خیلی آدم عجیبی ام... با اینکه همیشه و همیشه واسه شروع هر کار جدیدی از سمتِ نزدیک ترین آدم زندگیم منع و مسخره میشم ولی بازم همیشه برای یه شروع دوباره ذوق زده ام... اما قدرت بازدارنگی اون قوی تر از شوق و ذوق منه و اونقدر تلاش میکنه تا دیگه منم نرم سمتش... دیگه نخوام اون کار جدید رو... نمی دونم تا کی قراره رویاپردازی کنم و اونم بهم بخنده ولی خدایا تو دستگاه عدل و انصافت به این ظلمی که در حقم میکنه چی میگن؟... خوشحالی دزدی؟ ذوق شکنی؟ تخریب آرزو؟... هر چی که هست باید تاوان سنگینی داشته باشه... و من منتظر دیدن روزی ام که تاوانشو بد پس بده💔
خواهرم رو زبونشم زده بود همه ی بدن و زبان و خارش هم داشت دکتر گفت مخملک زده دارو داد خوب شد
بابا جون تا لحظه مرگ آخرین باری که دستای نحیفتو تو دستم گرفتم و رگای کبودتو نوازش کردم یادم نمیره گاهی چه زود دیر می شود😔اگر دوست داشتید برای شادی روح پدرم فاتحه بفرستید😔🙏 من آن گلبرگ مغرورم که میمیرد ز بی آبی ولی با خفت و خاری پی شبنم نمی گردم😌