2777
2789
عنوان

دلیل کارهای یه آدم

461 بازدید | 17 پست

سلام دوستای خوبم از وقتی زنداداشم وارد خانواده ما سده تقریبا یک سال هست هنه جی بهم ریخته به سدت به رابطه نن و خواهرم حسادت میکنه سعی داره میش نا غیبت اون یکی رو بکنه .مثلا چن باری دیدم که وقتی سوهر من با شوهر خواهرم حرف میزنه تابلو چپ چپ نگاه میکنه .پیش من میاد میگه با شنا مسافرت میچسبه. با اونا نه.... بعد با خواهرم برنامه مسافرت میچینه..قرار بود بریم باغ دیدنی پدر شوهر خواهرم با مادرم فک کردیم که بریم یه روز خونشون بشینیم به زنداداشمم بگیم.وقتی من نبودم. برگشته گفته این جه حرف مسخره ای که این زده باید بریم باغ بشینیم نه خونه

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

شما کاری با اون نداشته باش رابطه ات رو با خواهرت قویتر کن  و بهش بگو که احساس میکنی که قصد دو به همزنی داره تا خواهرت هم اگه ازش چیزی دید حواسش جمع باشه. 

آسوده خاطرم... که تو در خاطر منی...

من از این ناراحتم چرا مادرم با دختراش مچ نیست قرار ما این بود بریم خونه پدر شوهر خواهرم .حالا به حرف اون انگار من نیستم برگشته جواب زنداداشم رو به من انتقال میده .وقتی من چیزی میگم اصلا جوابم رو نمیده

من از این ناراحتم چرا مادرم با دختراش مچ نیست قرار ما این بود بریم خونه پدر شوهر خواهرم .حالا به حرف ...

حق داری ....بعضی مامانا مثل مامان خودم این مدلی هستن 

اسمان فرصت پرواز بلندیست ولی...قصه این است چه اندازه کبوتر باشی....

مامان منم هم هیچوقت پشت بچه هاش نیس

خدایا ما که تمام تلاشمون کردیم برای جلب رضایت دوستان و خانواده و همکارو خانواده شوهر اما گویا دستمان هیچ نمک نداشت بدهکارم شدیم...الهی و ربی همه چیز را به تو واگزار میکنم که تو عدالتمند ترین قاضی هستی ...اگر من اشتباه میکنم منو هدایت کن اگر دیگران اشتباه میکنن اونارو هدایت کن

منم وقتی داداشم خونه باشه بیشتر میرم خونه مادرشوهرم سعی میکنم کمتر پیش هم باشیم که مشکلی ایجاد نشه....چون ما محل زندگیمون متفاوته با خانواده خودم و شوهرم 

اسمان فرصت پرواز بلندیست ولی...قصه این است چه اندازه کبوتر باشی....
والا به رفتار مادر شوهرم نگاه میکنم به رفتار مادرم نگاه میکنم میگم من چقدر بدشانسم

انگار من نوشتم اینو ....دقیقا وضع من هم اینه که گفتی دوستم

اسمان فرصت پرواز بلندیست ولی...قصه این است چه اندازه کبوتر باشی....
و حالا زنداداش من هم ای سو استفاده میکنه میهواد همه چی بهم بزنه

خدا رو شکر زن داداشم دوره از خانواده من ....البته من خودمم دورم از خانوادم .....همسر من که نباشه خانوادم یه تماس نمیگیرن احوال منو بپرسن حالا یه شب داداشم شیفت بوده چندین بار زنگ زدن به خانمش که نترسه مثلا....واقعا مورد بی مهری قرار گرفتم و ناراحتم😧😧

اسمان فرصت پرواز بلندیست ولی...قصه این است چه اندازه کبوتر باشی....
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز