بعد از شروع زندگی مشترک با دلتنگی چطور کنار اومدین

من اصلا اینجوری نبودم،فکر کنم شما حیلی وابسته خانودت هستی وه زیاد چیز خوبی نیست

آخی،خونه ما بغل خونه مامانمه.مامانمو میبینم هرروز.هرچی هم کم داشتیم،یه سر به یخچال مامان میزنم.

من انقدر برای رسیدن بهش سختی کشیدم ک اینطور نبودم اما خب گذر زمان همه چیو حل میکنه عزیزم

عزیزم 

چه عالی خدا حافظ تو و خانواده و همسرت باشه

ن من  اینطور نبودم چون هرگز درخانواده خواستنی نبودم حتی الان ک آخرین مراحل طلاقم تنهای تنهام بی کس بی کس

عادت میکنی من سال اول‌ بشدت اذیت شدم راه دور بودم و چند ماه یه بار میتونستم خانواده مو‌ببینم یادمه یه بار صدای خواهرمو از حیاط شنیدم مه صدام زدفکر کردم‌اومدن سورپرایزم کنن دویدم تو حیاط کسی نبود دلم براشون یه ذره شده بود ولی وقتی فکر‌میکردم الان زنگ بزنم گریه میافته زنگ نمیزدم اونا زنگ میزدن میگفتن مارو‌فراموش کردی 

من از خدام بود از اون خونه بزنم بیرون پدر بد اخلاق دارم از خدامه نبینمش 

تو خونه نمون برو لیرکن. کلاسی باشگاهی پیاده روی استخر حتی میتونی سرکار بری مث فروشندگی

چاره ای نیست عزیزم کم کم اونقدر به خونه خودت عادت میکنی که هیچ جا واست خونه خودت نمیشه....ان شاالله سایه مادر پدرها بالای سرمون باشه همینکه دلت گرمه میتونی بری بهشون سر بزنی خدارو شکر کن

باید قبول کنی ورود به یه مرحله جدید از زندگیتو تغییر کلا سخته حتی اگه به سمت مثبت اش باشه سعی کن خودت رو سرزنش نکنی برای احساساتت با خودت مهربون باش جلوی آینه به خودت بگو درکت میکنم داریم مراحل سختی رو میگذرونیم اما خانواده مثل پیله است تا یه زمانی مفیده ولی اگه توش باقی بمونی تا ابد کرم میمونی.. ما باید با هم از پس این اتفاق بر بیایم ببین خونه خودم هم خیلی خوبیا داره(بعد کم کم خوبیای خونه خودت رو ببین و متوجهشون شو) برای خودت محیط رو قشنگ تر کن مثلا خونه ات رو نورانی کن همه اش شلوغش کن مهمون زیاد دعوت کن دل انگیز کن کلا زندگیو واسه خودت و میری خونه مامانت کم بمون خیلی نمون که بری توی فاز مجردیات سریع یه سر بزن و برگرد 

اصلا دلتنگ کسی نمیشم 

عزیزم شما خوب حوشتو توجیه نکردی که این جدایی بدی نیست ،باید ذهنت رو قانع کنی که هر دختری شوهر میکنه و الان درقبال همسرت مسئلی خانوادتم جای خودشونو دارن ،یادت باشه اگه اینجوری ادامه بدی تاثیر بدی  وی ازدواجت میزاره و همسرت از اینکه هرروز تو رو بی حوصله ببینه خسته میشه پس خودتو توجیه کن که این قضیه یه چیز کاملا عادیه و شما تنها دختری نیستی که ازدواج کرده و از خونه پدری اومده بیرون