پس ببینم اگ مشکل مالی شو میتونه حل کنه ی حرفی بزنه تا قبل ماه صفر. حدقل در حد حرف
میدونی من ایقد این سالا بلا سرم اورده ک بد بین شدم وگرنه بیچاره اونمشکلی ندار ولی من همش ته دلم ترس دارم ک وای نکنه واقعا خودش نخوادم.همشم ت اینستا این روانشناسیا زرد میبینم بدترم میکنن
اره عزیزم هرشب باهم حرف میزنیم
ی شب نباشه دیگ انگار ی چیزی گمکردم
خودش میگ میام و قصدم جدیه فقد بزار خودمو جمع جور کنم
اما من چون میترسم نمیخام دیگ صبر کنم
مث اینک اون دخترم چیزی فهمیده ک طرف میخاد بیاد خاستگاری من. یا دیده بهش محل نمیده هرچی احساس خطر کرده .ک خانوادش دارن تلاش میکنن و هی ب اینو اون میگن ما دیگمخالف نیستیم اگمیخاد بهش بگین بیاد خاستگاری!!!خب این حرفا میشنوم میترسم پسرن دیگ خدا میدونه چی ت سرشونه