بگید دخترا
بندازیدش قفس
چندسالشه
دیگه بچه نیست.پدرومادرت چه واکنشی نشون میدن؟ براش تنبیه درنظر بگیرین.جریمه ومحدودیت.. به طعنه هاش توجه نکن انکار اصلا نشنیدی..طوری برخورد کن انگار اصلا توخونه وجود نداره..میخواد حرصت رو دربیاره توهم ریلکس باش.حتی نگاهشمنکن.برادرمنم تونوجوونی خیلی اذیتم میکردحتی همدیگه رو کتک میزدیم. باور میکنی شاید یک سال باهاش حرف نزدم. دیکه خودش سعی میکرد یه جوری توجهمو جلب کنه.محبت کنه..الان سالها کذشته ازدواج کردیم. هرکاری داشته باشم زنگ بزنم فورا خودشو میرسونه.خیلی با محبت وبافکر شده.
متاسفانه تا وقتی مادروپدر همکاری نکنن هیچ بچه ای بدست شخص دیگه ای تربیت نمیشه
شما تنها کاری که باید کنی این هست که فاصله بگیری از برادرت تا متوجه بی توجهی و بی مهری ای که بدلیل این رفتار زشتش از سمت شما می بینه بشه ،اگه خودت رو درگیر کنی بدتر میشه
دقیقا قهر و بی محلی کنید اول با اون بعد هم با پدر و مادرتون
البته اون کک کم به اشتباهش پی میبره
فیلم و عکس بگیر از آزارهاش و اگه گفتن و نشون دادن تاثیری نکرد، مجبوری باهاش مقابله کنی، هر کار میکنه بدتر انجام بده تا حساب دستش بیاد
اگه مشکل روانی داشته باشه متاسفانه دستش نمیاد... مادر پدرت هم که انگار حاضر نیستن ببرنش دکتر/مشاور
چیزی که تعریف کردی به نظر خانواده ی خوبی نمیاد. در دراز مدت سعی کن از لحاظ مالی مستقل شی و جای دیگه ای برای زندگی پیدا کنی جدا از اینا. برو خوابگاه یا با دختر های دیگه یه جا زندگی کن. اینا آدمُ پیر میکنن
اگه بخوام باش درگیر بشم میترسم از دستم در بره بکشمش. چون از وقتی هفت سالم بود تا الان که ۲۲ سالمه همیشه همه توجه ها رو سمت خودش کرده و زندگیمو جهنم کرده. همیشه شر درست میکرد تو خونه لذت میبرد بابام دنبالم میکرد تو خونه کتکم میزد. آره قشنگم سادیسم روانی داره. بعد که از خونه پاشو بیرون میذاره مثه موش میشه چون کسی دیگه نیست که حمایتش کنه. منم همین که گفتی بی توجهی باید بکنم. بعد که از این خونه برم بیشتر میسوزه
بعضی پدر و مادر ها فکر میکنن این عشقه که به بچه شون اشتباهات ش رو تذکر نمیدن
وقتی میفهمن که دیر شده
باور کن امسال یه قاتل دیدم که همه میگفتن اینو پدرش قاتل کرد
سعی کن پدر و مادرت رو متوجه اشتباه شون بکنی
خودم که روانشناسی خوندم ولی انقد اذیتم کردن هر روز یا دارم پرونده جنایی میخونم یا نشستم فک میکنم فلانی رو چجوری بکشم ولی خب من هیشکیو نمیکشم صرفا فانتزیمه و از عواقب قانونیش میترسم. به جاش میتونم برم سراغ مواد. ولی خب درسم خوبه. میدونی این شخصیت اگرسیو رو خونوادم بهم دادن. ولی انتقام این شکنجه هاشونو یه روز پس میدن. متاسفم که اینا رو دارم میگم. ولی این سرنوشت من بوده. هیچ کاری از دستم بر نمیاد.
