از شرایط فعلیم و زندگیم خستم . از خونواده که شانس نیاوردم . دوستامم جوری رفتار میکنن که میخوان پیشم کلاس بیان .واسه چیزای الکی اصلا نمیشه پیششون درد و دل کرد .خونواده م همیشه تنها می رفتن مسافرت .چون حوصله جر و بحثاشون رو نداشتم .ولی این دفعه تصمیم گرفتم برم .رفتم باهاشون ولی باز به بهونی الکی بحثشون شد سر دوروز برگشتیم .
خستم کلافه م ..
با این که ۱۹سالمه ولی دوست داشتم زندگی خودم رو داشتم . اشتباهاتی که پدر و مادرم کردن رو هیچ وقت تکرار نمیکردم . بعضی وقتا اون خلا تنهایی رو حس میکنم . دوست داشتم الان تو خونه و زندگی خودم بودم .ولی خواستگارام در حد تلفنه اصلا نمیشه طرف بیاد صحبت کنیم خونواده م قبول نمیکنن و کنسل میکنن پشت تلفن .میگن وقت ازدواجت نیست علاقه ای به داشتن دوست پسر و...ندارم چون اینجور آدما تکلیفشون با خودشون هم مشخص نیست . تشنه محبت نیستم فقط دلم یکم آرامش میخواد .آرامشی که ۱۹ساله تو این زندگی بهم حروم بوده.💔