2777
2789

جریان اینه مارفته بودیم خونه مادرشوهرو خواهرشوهرم !بعد برای شام رفته بودیم خونه خواهرشوهرم گفتیم شبه ماشینمونم مشکل داشت رفتیم خونه مادرشوهرم ماشینو بردیم حیاط پارک کردیم بعد رفتیم دسشویی توحیاطشونم سگ دارن واق واق نکرد حتی بیرونم نیومد! بعد دیدیم هعی اسم شوهرمو میارن درمورد تالار عروسی وچجور گل دادن به مادرا صحبت میکردن عروسیشون نزدیکه! 

هستین بگم بقیه رو؟

بعد برادرشوهرم گفت امروز برادرم وبقیه اومده بودن باغ ما اون نشسته بود زمین خودشون نیومد بایه لحن تمسخرامیز گفت! بعد هعی این جاریم بحث رو میکشوند به گل دادن به مادرا توتالار(مادرشوهرمن راز زندگیمو به قصد بردن ابروی من به همه گفته بود برای همین به مادرخودم گل دادم به شوهرمم گفتم توهم به مادر خودت گل بده هیچ کسی جای مادرمنو نمی تونه بگیره این تیکه رو تو دلم گفتم) بعد این جاریم برگشت گفت مامان دیدی فلانی چطوری شمارو خراب کرد پیش همه؟؟؟که چی بشه مثلا شماره پیش همه ادما خراب وبی ارزش کرد!

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

به شوهرم گفتم بیا بریم خودت که داری میشنوی رفتیم توراه شوهرم توقف کرد زنگ زد گفت مادرش زیر بار نمیرفت فکرمیکرد من چیزی جاساز کردم یا گوش وایسادم درحالی که شوهرم شنیده بود


بعد شوهرم به برادرش گفت به زنت بگو موسفیدی(آغ بیجَک لیغ) خونه مارو نکنه کارای منو زنم نه نه تنها به زنت بلکه به تو وکل اهل خونه هم ربطی نداره



ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز