یه تایپک دیدم یاد یه مهمونی افتادم براتون تعریف کنم
منو مامانم رفته بودیم یه مهمونی ک از قبل گفته بودن شبم بمونید و اینا ماام قبول کرده بودیم .
کلا با اخلاق مامان خونه اشنا بودیم ک یکم دهنش هرزه ینی خیلی فش میده لاحرفاش به شوخی و اینا
اولش همه چی عادی بود بعد یهو مامانه گف این بچم ( 3 سالش بود ) انقد فش بد میدههههه ک نگووو الان با شما غریبی میکنه یکم ببینه صمیمی شه شرو میکنه بعد ...