ما حدود نه ماه پیش ب پیچ بدی تو زندگی مون رسیدیم و خیلی سخت گذشت
میگفت ترسیده و همه چیش خراب شده بود کارشم از دست داده بود حدود چهل پنجاه روز منو از لحاظ احساسی اذیت کرد سرد شده بود مهربون نبود مثه همیشه ولی احترام و محبت سر جاش بود هوام داشت
بعد همه چی کم کم کم درست شد و بهتر شد خداروشکر ولی باز مثه اول اول نشد
بهم میگه تو خیلی قوی هستی و کسی پیشم نمیموند تو موندی
من الان نمیتونم کنار بیام همش یاد اون روزا میکنم و غصه میکنم و باهاش بدرفتاری میکنم
امروز گف تو این مورد درست نمیدونم باید کنترلش کنی اذیت میشی دست خودته
منم ی جوری شدم انگار دوس دارم اذیتش کنم عقده ای شدم
الان حق با کیه؟ من اشتباه میکنم؟ ب گذشته اهمیت میدم؟
نظر شما بهترین کار چیه؟