دیدید؟ وقتی هنگامه رفت تو خونشون ،نوید محمد زاده چهرش یه دفعه ای اخمو شد و با حالت غضب نگاه کرد، ولی نمیفهمم با هنگامه و خانوادش چ مشکلی داره؟!
شما همچین حسی نکردین؟
ارع منم حس کردم میخاد انتقام بگیرع
من حس میکنم میخاس از امیرو باباش انتقام بگیره
فسمت اخرش بود؟
من فکر میکنم هنگامه رو دوست داره
برای همین گند زد به زندگی امیر و پدرش
البته حسم میگه شخصیت دیوونه ای داره و مرگ زن سابقشم مربوط به خودشه
انقدر هنگامه رو دوست داشت که همه این بازیارو چید که بله رو بگیره بنظرم
خیلی نامردی کرد
زجری که امیر و خانوادش کشیدن خیلی غیر قابل تحمل بود
تو فیلم قطب شمالم زن ارشام جاسوس دراومد معلوم نیس ازکی دستور میگیره
نه من حس میکنم از هنگامه میخواد انتقام بگیره
مادر نویدم دیدی آخرش ؟ انگار یه حرفایی برلی گفتن داشت اونجا ک تو اتاق تنها نشسته بود
بعدش اونجا ک هنگامه رفت خونشون اینم تو ماشین بود و گفت میخوام راه رفتنتو نگاه کنم بعدش دیدی چجوری حالت چهرش عوض شد؟ اون تغییر حالت چهره واسه عذاب وجدان نبود تو چشاش انتقام بود
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
54 ثانیه پیش
56 ثانیه پیش
57 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
