پدر شوهرم بناست بابام گفت سوال کن فلان چیز بخوام توی باغ بسازم چقدر میشه بهش گفتم گفت پول بابات مفته اگه مفته یک گاوی بکشه گوشتش پخش کنه میخاستم بگم فکرنکنم به شما مربوط باشه هیچی نگفتم سکوت کردم فهمیدن ناراحت شدم خیلی هیچ کس خبر نداره ولی بابای من خیلی کمک مالی میکنه وهیچ کس هم نمیدونه جز خانواده خودمون حتی شوهرمم خیلی نمیدونه