کمک یه ن بیوه خودشو‌ انداخته وسط زندگیم دارع جدامون میکنه خانم هاس باتجربه‌ و با سیاست‌ لطفااا کمککک

حالا ماجرا اینه که اون زنه ول کن نیست من شماره زنرو دارم اون زنه ام شماره منو داره 

هر روز:بیو گرافی میزاره میگ تو هیچوقت خوشبخت نمیشی تو هیچوقت زندگیت‌ خوب نمیشی هوی نجس با خودت هستم تو نمیتونی مارو از هم جدا کنی 

یروز میزاره ما نقشه داریم 

یروز عاشقونه 

یروز میزاره برو حرفاشو باورنکن‌ بری خوشبخت تری من دلم برات میسوزه یچیزی میدونم میگم 

کلا انگار روانیه یکاری داره میکنه من و از شوهرم جدا کنه

بعد خانمای عزیز من اصلا سیاست ندارم نمیدونم باید با شوهرم چطوری رفتار کنم که قشنگگگ‌ وابسته من شه دوستم داشته 

دوستم داره ها منظورم اینکه که نتونه ولم کنه 

چون من سیاست ندارم نمیدونم چیکارا کنم 

ولی اون زنه بیوه خراب بشدت سیاست داره 

تاره قیافه هم نداره شبیه میمونه من از همشون سر ترم‌ حتی جاریم و خواهر شوهرم ولی سیاست ندارم بلد نیستم که چطوری شوهرم و تو دستم نگه دارم ولی نامزدمن برعکس من پشت تلفن قشنگ قربون صدقه میره من جز عزیزم چیر دیگه نمیتونم

من. دلم خیلی صافه بشدت دل نازکم 

من کسی رو از هم جدا نکردم من خودم ۱۷ سالمه 

نامزدم. به خواسته خودش اومده خاستگاری من 

و بعد هم خیانت کرد 

بعد که قسم خورد و... دست رو قرآن گذاشت و الانم تموم روزشو‌ با من میگذرونه‌ هر روز خونمون باهام خوبه خیلیی تند تند زنگ میزنه حتی قسم خورد ک دوستم داره

بعد من موندم اون زنیکه اشغال خجالت نمیکشه؟ دوتا بچه هم سن مم داره تازه همه محلمون‌ میشناسش‌ زن خرابیه .....

بعد حتی خود نامزدم گفته بود زنه با مردا....‌

‌کاری ندارم 

بعد زنه هی بیوگرافی میزاره نفرین میکنه میگه تونمیتونی جدامون‌ کنی چون ما دلمون باهمه 

بعد هر سری بیوگرافی میزاره من خیلی حالم بد میشه و اخلاقم با نامزدم بد میشه ولی خدایی نامزدم آدم شده پی به اشتباهش برده بلاخره جوون‌ بوده‌ ونادان‌ و... کاری ندارم 

ولی زنه اونطوری میزاره من اعصابم خورد میشه میگم نکنه بره دعا بزنه یا کاری کنه جدامون کنه منو شوهرم و

بعد خانمای عزیز من اصلا سیاست ندارم نمیدونم باید با شوهرم چطوری رفتار کنم که قشنگگگ‌ وابسته من شه دوستم داشته 

دوستم داره ها منظورم اینکه که نتونه ولم کنه 

چون من سیاست ندارم نمیدونم چیکارا کنم 

ولی اون زنه بیوه خراب بشدت سیاست داره 

تاره قیافه هم نداره شبیه میمونه من از همشون سر ترم‌ حتی جاریم و خواهر شوهرم ولی سیاست ندارم بلد نیستم که چطوری شوهرم و تو دستم نگه دارم ولی نامزدمن برعکس من پشت تلفن قشنگ قربون صدقه میره من جز عزیزم چیر دیگه نمیتونمم