ی پیرزن هست ته کوچمون ک من از بالکن خونمون میتونم خونه اونو ببینم
بعد آخر هفته ها همیشه نوه هاش اونجان
شاید 10تا بچه کوچولو ک بزرگشون 12ساله باشه
بعد امروز فلافل خریده بود همه رو برده بود تو بالکن نشونده بود
داشتند میخوردن
یا هفته ی قبل همه بچه هارو ریسه کرده بود آورده بود سوپری براشون نوشمک یا بستنی خریده بود
من هروقت میبینمشون غصه میخورم
مادرمادرم زود فوت کرد اما مادر پدرم اصن نگاهمون نمیکرد وقتی میرفتیم اونجا آجیل قایم میکرد میداد به نوه های دختریش
هیچ خاطره ایی از اون ندارم
حتی عیدی هم از ترس بابام بهمون میداد اما ب بقیه خیلی زیاد میداد کلا مارو دوست نداشت
لطفا ب مادرتون بگید فرق نداره بین نوه ها