2777
2789

ی پیرزن هست ته کوچمون ک من از بالکن خونمون میتونم خونه اونو ببینم

بعد آخر هفته ها همیشه نوه هاش اونجان

شاید 10تا بچه کوچولو ک بزرگشون 12ساله باشه

بعد امروز فلافل خریده بود همه رو برده بود تو بالکن نشونده بود

داشتند میخوردن

یا هفته ی قبل همه بچه هارو ریسه کرده بود آورده بود سوپری براشون نوشمک یا بستنی خریده بود



من هروقت میبینمشون غصه میخورم 

مادرمادرم زود فوت کرد اما مادر پدرم اصن نگاهمون نمی‌کرد وقتی میرفتیم اونجا آجیل قایم می‌کرد میداد به نوه های دختریش

هیچ خاطره ایی از اون ندارم

حتی عیدی هم از ترس بابام بهمون میداد اما ب بقیه خیلی زیاد میداد کلا مارو دوست نداشت


لطفا ب مادرتون بگید فرق نداره بین نوه ها


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

هعییییی دیشب خونه مادر بزرگم بودیم سر سفره جا نبود من نشستم پشت سفره یکلام نگفت مبینا چیزی میخواهی‌بهت بدم سبزی فسنجون طرف من یه تیکه مرغ برنج🙄🙄

ولی مامان مامانم خیلییی خوبه 

و مادر پدربزرگم هنوز زنده هستن 

اونا خیلی بامعرفتن از طرف‌پدری اصلاااا

من آدم ها رو از دست نمیدم    آدم ها من رو از دست میدن! عکاس هستم 📸 درحال یادگیری برنامه نویسی و گرافیک عاشق کشور کره جنوبی BTSفن نیستم عاشق قدم زدن تو خیابان های سئول در شب خیلی ها میگن نمیتونی ولی من میتونم رفیق کره ای دارم که مثل خودم عکاسه خیلی کمکم کرد 🇰🇷🇰🇷عاشق بازیگر 💜Leejungjae💜 خیلی دوستش دارم  با من بحث کنید خودتون رو حقیر میکنید ... تامام

سمت پدری من دقیقا مثل مال توعه 😂 سمت مادری هم خانوما خوبن خاله هام و مادربزرگم ولی پدربزرگم پسر پرسته دخترا رو دوست نداره واسه همین نمیشه زیاد رفت ، ولی وقتایی که میریم خوش میگذره ،مادربزرگم مهربونه خاله هامم مثل مادرمن

حسرت این چیزا نخور

هرکس تو زندگی چیزهایی هست که نداره

راستش تاپیکو که میخوندم فک کردم میخای از ذوق و شوق دیدنشون بگی نه حسرت بچگی

هشت سین 🌺 یک نفر نیست تو را قسمت من گرداند ؟ کار خیر است اگر این شهر مسلمان دارد 🌺 کی بشه که بگم شد 💜 یعنی میشه که بشه ؟ 💜 ششمین سال انتظار 💜 من منتظر تو، تو منتظر چی ؟ بیا دیگه خب 💜 در آستانه چهل سالگی، باز هم انتظار بهتر از اتمام 💜 فلانی جانم، من بدون تو میتونم زندگی کنم، بخندم، شاد باشم، انرژی ببخشم، اما اگر تو باشی، همه اینها رو راحت تر انجام میدم ، همین 💜 ما حسرت دلتنگی و تنهایی عشقیم، یعقوب پسر دید زلیخا که جوان شد 💜۲۸ تیر، چه دل خونیه ، حالم خراب تر از اونکه بدونیه 💜 اگه چشمات منو میخواست تو نگاه تو میمردم 💜چشمات 🧿 آخ چشمات 💜 صبر من رفته دگر بر باد از دل 💜 گر حال زار دلم را بخواهی، با تو چه گویم که بر آن گواهی 💜 نفهمیدی که عشق و جان منی، جان که چه گویم جهان منی، نفهمیدی در دلم چه گذشت، تو قرار دل بیقرار منی💜 تو نباشی منمو چشمای ترم 💜 عادلانه نیست من بمانم و حسرت مدام ، عادلانه نیست قسمتم از این عشق ناتمام💜 تنها تو انبار کاه، هی میگشتم دنبال نخ سوزنای اشتباه💜 فلانی جان، از امروز بتی که از تو ساختم رو میشکنم، اگر روزی لحظه ای روزگاری دلت برا من تپید و به من پیشنهادی دادی بعد میسازم همه چیزهایی که باید بسازم، عاشقانه هم میسازم اما الان که نیستی و قراری هم نداری با من بهتره که خط بکشم روت 💜 تموم لحظه های این تب تلخ، خدا از حسرت ما باخبر بود، خودش مارو برای هم نمیخواست، خودت دیدی دعامون بی اثر بود 💜 مقاومت میکنم تا زمانی که تو رو ندارم دلنوشته ای ننویسم به یادت فقط اینکه امشب یه جوری ام دلتنگ نیستم فقط یه جوری ام انگار جام زندگیم ترک داره و عمرم داره هدر میره🍀 نه ، نشد که بیخیال شد ، تا زمانی که رسیدن به تو امکان دارد، زندگی درد قشنگیست که جریان دارد 💜
هعییییی دیشب خونه مادر بزرگم بودیم سر سفره جا نبود من نشستم پشت سفره یکلام نگفت مبینا چیزی میخواهی‌ب ...

درک میکنم چ بد

میفهمم

هنوز خوبه شام رفتی اونجا

مادر پدریم اصن مارو دعوت نمی‌کرد فقط نوه های دخترشو دوس داشت

بیخیال من دوتا مادربزرگم  اصلا ما رو قبول نداشتن 

مادر مادرم فقط نوه های پسریش رو دوست داشت با اینکه  اواخر عمرش هر جا میخواست بره من میبردمش ولی باز اسم نوه های پسری رو میاورد

مادر پدرم هم که من کوچیک بودم که فوت شد ولی مادرم میگه فقط بچه های دخترش رو دوس داشت

شانسمون مادر مادرم یه دونه پسر داشت 

مادر پدرم یه دونه دختر🤣🤣🤣🤣

😍خدا روزی رسان شکست ناپذیر من است و هم اکنون مبالغ هنگفت پول در پناه لطف الهی و به شیوه هایی عالی به من میرسد😍😍😍😍😍😍😍  گاهی هیچکسی رو نداشته باشی بهتره !!!  باور کن بعضیا تنهاترت میکنن 🌹🌹🌹    
حسرت این چیزا نخور هرکس تو زندگی چیزهایی هست که نداره راستش تاپیکو که میخوندم فک کردم میخای از ذوق ...

اگه بدونی چ قشنگ کنار اون نوه ها میشینه.... یبارم براشون نون درست می‌کرد تو بالکن بعد میزاشت تو تستر😊🤓اینقدر میخندیدن

من میگم چرا من ازاین خاطره ها ندارم

بی‌خیال بابا . توی همه خونواده ها از این مادربزرگ‌ها هست 

مامان بزرگ پدری من هم دقیقا اینجوریه اصلا ما رو جز نوه هاش حساب نمیکنه مامانم همیشه میگه غصه الکی نخورید دوست داشتن که اجباری نیس . نمی‌تونید مجبورش کنید دوستتون داشته باشه 😁


اسی فقط یه سوال برام پیش اومد، از بالکن خونه شما تا خونه اونا یعنی میشه تشخیص داد چیزی که دارن میخورن فلافله؟ ذهنم درگیر شد یهو 😁 

کاربران عزیزی که در یکی از زیرمجموعه ها قرار دارند بدانند و آگاه باشند که باهاشون حال نمیکنم . می‌دونم براتون مهم نیس ولی برای خودم مهم بود که بهتون بگم ازتون خوشم نمیاد 🤣  :  ۱- اونایی که دنبال حس ششم توی سایت میگردن.             ۲- اونایی که می‌پرن وسط تاپیک بقیه و یه موضوع دیگه رو وسط می‌کشن (مخصوصا اونایی که دنبال لطفا برام  دعا کنید و صلوات  بفرستید و .... هستن. خودت مثل یه خانم متشخص تاپیک بزن. تو که به صلوات اعتقاد داری حتما به حق الناس هم اعتقاد داری دیگه . اون کارت حق الناسه. مثل اون کاربری که بهش اینو گفتم و در جواب سر استارتر منت هم گذاشت که «اگه من رفتم تو تاپیکش، ثواب صلوات برا اون می‌ره» نباش 🥴 )              ۳- و رتبه نخست هم میرسه به اونایی که در برابر مشکلات چشمشون رو بستن و یه کلمه «خود تحقیر » یاد گرفتن            پی نوشت: فعلا همین هارو یادم اومد ولی این لیست اپ دیت میشود. پس فکر نکنید اگه توی این لیست نیستید مهر تایید منو گرفتید 🤣.    

بی‌خیال بابا . توی همه خونواده ها از این مادربزرگ‌ها هست  مامان بزرگ پدری من هم دقیقا اینجوریه ...

من طبقه 5

اون ی خونه ی ویلایی دوطبقه داره 

یا فلافل بود یا کتلت..... در هرصورت خوشبحالشون

اگه بدونی چ قشنگ کنار اون نوه ها میشینه.... یبارم براشون نون درست می‌کرد تو بالکن بعد میزاشت تو تستر ...

آره

منم پدربزرگ و مادربزرگ پدریم فوت شدن میرفتیم روستامون خیلی اذیت میشدیم 

هشت سین 🌺 یک نفر نیست تو را قسمت من گرداند ؟ کار خیر است اگر این شهر مسلمان دارد 🌺 کی بشه که بگم شد 💜 یعنی میشه که بشه ؟ 💜 ششمین سال انتظار 💜 من منتظر تو، تو منتظر چی ؟ بیا دیگه خب 💜 در آستانه چهل سالگی، باز هم انتظار بهتر از اتمام 💜 فلانی جانم، من بدون تو میتونم زندگی کنم، بخندم، شاد باشم، انرژی ببخشم، اما اگر تو باشی، همه اینها رو راحت تر انجام میدم ، همین 💜 ما حسرت دلتنگی و تنهایی عشقیم، یعقوب پسر دید زلیخا که جوان شد 💜۲۸ تیر، چه دل خونیه ، حالم خراب تر از اونکه بدونیه 💜 اگه چشمات منو میخواست تو نگاه تو میمردم 💜چشمات 🧿 آخ چشمات 💜 صبر من رفته دگر بر باد از دل 💜 گر حال زار دلم را بخواهی، با تو چه گویم که بر آن گواهی 💜 نفهمیدی که عشق و جان منی، جان که چه گویم جهان منی، نفهمیدی در دلم چه گذشت، تو قرار دل بیقرار منی💜 تو نباشی منمو چشمای ترم 💜 عادلانه نیست من بمانم و حسرت مدام ، عادلانه نیست قسمتم از این عشق ناتمام💜 تنها تو انبار کاه، هی میگشتم دنبال نخ سوزنای اشتباه💜 فلانی جان، از امروز بتی که از تو ساختم رو میشکنم، اگر روزی لحظه ای روزگاری دلت برا من تپید و به من پیشنهادی دادی بعد میسازم همه چیزهایی که باید بسازم، عاشقانه هم میسازم اما الان که نیستی و قراری هم نداری با من بهتره که خط بکشم روت 💜 تموم لحظه های این تب تلخ، خدا از حسرت ما باخبر بود، خودش مارو برای هم نمیخواست، خودت دیدی دعامون بی اثر بود 💜 مقاومت میکنم تا زمانی که تو رو ندارم دلنوشته ای ننویسم به یادت فقط اینکه امشب یه جوری ام دلتنگ نیستم فقط یه جوری ام انگار جام زندگیم ترک داره و عمرم داره هدر میره🍀 نه ، نشد که بیخیال شد ، تا زمانی که رسیدن به تو امکان دارد، زندگی درد قشنگیست که جریان دارد 💜
امضات واسه کیه

یکی از همکارام

همه چیز اوکی هست، خیلی شبیه هم هستیم از نظر نگاه به زندگی، سلیقه، مالی و حتی سطح خانوادگی

منم راضی، خانوادمم راضی

فقط مونده که اون بخاد

هشت سین 🌺 یک نفر نیست تو را قسمت من گرداند ؟ کار خیر است اگر این شهر مسلمان دارد 🌺 کی بشه که بگم شد 💜 یعنی میشه که بشه ؟ 💜 ششمین سال انتظار 💜 من منتظر تو، تو منتظر چی ؟ بیا دیگه خب 💜 در آستانه چهل سالگی، باز هم انتظار بهتر از اتمام 💜 فلانی جانم، من بدون تو میتونم زندگی کنم، بخندم، شاد باشم، انرژی ببخشم، اما اگر تو باشی، همه اینها رو راحت تر انجام میدم ، همین 💜 ما حسرت دلتنگی و تنهایی عشقیم، یعقوب پسر دید زلیخا که جوان شد 💜۲۸ تیر، چه دل خونیه ، حالم خراب تر از اونکه بدونیه 💜 اگه چشمات منو میخواست تو نگاه تو میمردم 💜چشمات 🧿 آخ چشمات 💜 صبر من رفته دگر بر باد از دل 💜 گر حال زار دلم را بخواهی، با تو چه گویم که بر آن گواهی 💜 نفهمیدی که عشق و جان منی، جان که چه گویم جهان منی، نفهمیدی در دلم چه گذشت، تو قرار دل بیقرار منی💜 تو نباشی منمو چشمای ترم 💜 عادلانه نیست من بمانم و حسرت مدام ، عادلانه نیست قسمتم از این عشق ناتمام💜 تنها تو انبار کاه، هی میگشتم دنبال نخ سوزنای اشتباه💜 فلانی جان، از امروز بتی که از تو ساختم رو میشکنم، اگر روزی لحظه ای روزگاری دلت برا من تپید و به من پیشنهادی دادی بعد میسازم همه چیزهایی که باید بسازم، عاشقانه هم میسازم اما الان که نیستی و قراری هم نداری با من بهتره که خط بکشم روت 💜 تموم لحظه های این تب تلخ، خدا از حسرت ما باخبر بود، خودش مارو برای هم نمیخواست، خودت دیدی دعامون بی اثر بود 💜 مقاومت میکنم تا زمانی که تو رو ندارم دلنوشته ای ننویسم به یادت فقط اینکه امشب یه جوری ام دلتنگ نیستم فقط یه جوری ام انگار جام زندگیم ترک داره و عمرم داره هدر میره🍀 نه ، نشد که بیخیال شد ، تا زمانی که رسیدن به تو امکان دارد، زندگی درد قشنگیست که جریان دارد 💜
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792