قرار بود بریم یه شهر دیگه ک ۳ ساعت فاصله داره ،البته اصلا مشکل مسافتش نیست عروسی برادر دوستمه و از یک ماه قبل دعوت شدیم و برنامه ریزی کردم اما امشب سر هیچی شوهرم گفت من خستمه نمیام منم گفتم به درک
خیلی ناراحتم قلبم تیر میکشه
بعدشم سرم کلی داد کشید و فحش داد 😭 خدایا مگه من چه گناهی کردم هرچی محبت میکنم بدتر میشه هارتر میشه
باهاش مهربون بودم نه بحثی داشتیم نه صحبتی
به دوستم قول داده بودم شوهرم خودش گفت بریم اما الان اینجوری آبروم برد
به دوستم پیام دادم نمیایم 😭😭