2777
2789

واقعا روم فشاره از همه نظر و من كنكوريم 

البته كه برام مهم نبود تا همين چند ماه پيش هم و نمى دونم فشار و استرس چرا اومده روم به خصوص سر امتحان نهايى و خيلى كار هام رو مختل كرده حتى خوابم رو 

حالا مى خواستم بدونم كسايى كه دانشگاه نرفتن الان مشكل دارم با اتفاقى براشون افتاده؟

يا اونايى كه رفتن دانشگاه مفيد بوده براشون؟

چون من هنريم حس مى كنم بدون دانشگاه هم اينده دارم ولى خب روم نمى شه به خانوادم بگم نمى خوام برم دانشگاه😭😭😭

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

زیر فشار موندی داری خودتو خلاص میکنی

یکم فشارو تحمل کن و بدون که این برات کاملا لازمه

من نمیگم تحصیلات همه چیزه ولی توی محیط دانشگاه قرار گرفتن خیلی مهمه

الان آدم دیپلمه اعتبار مشخصی پیش بقیه نداره

دهه هفتاد و شصت بود میگفتم دیپلم هم خوبه ولی الان نیست


الان دانشگاه نری تا مهر ماه درآمد مکفی داری؟

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی
چرا؟

شما با کنکور‌ دادن چیزیو از دست نمیدی..اینکه برای کسی مفید بوده

یا نبوده فرقی برای زندگی شما و درس و هنرتون نداره.

شما بلاخره این مسیر کنکورو باید طی‌ کنی فلرق از نتیجه اش.

الکی اداری ذهن خودتو‌با این سوال درگیر میکنی

💕

اخه از نظر سطح درسى نابودم و حفظياتم خوب نيست

خب به جهنم

مگه بقیه حفظیاتشون خوبه؟

حفظیات اصن اهمیتی هم نداره

تمرین تمرین تمرین تنها راهش همینه

که چون سختته میخوای کلا بیخیالش شی

اونایی که دانشگاه های خوب قبول میشن لزوما هوش بالا نداشتن استمرار در تمرین داشتن

همین

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

حوصلم سر رفته

weiirdo | 40 ثانیه پیش
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز