تجربه بی آبی!
پنجشنبه به یک سفر یک روزه به یکی از باغ های اقوام در اطراف تهران دعوت شده بودیم. ما هم با کمال میل پذیرفتیم و به باغ برای اقامت یک شبه رفتیم. در بدو ورود به باغ متوجه شدیم آب به علت فشار پایین قطع شده. و باید از آب های ذخیره شده در بطری ها و ظرف ها استفاده کنیم. اولش می خواستیم برگردیم اما به ذهنم خطور کرد که دو روز تمرین صرفه جویی در آب داشته باشیم و کمی بی آبی رو تحمل کنیم تا ارزش وجود آب رو درک کنیم و متوجه باشیم که مناطق بی آب چقدر در سختی هستند. در ابتدا صرفه جویی برامون سخت بود چون همیشه عادت داشتیم برای هر کاری با فشار شیر آب رو باز بذاریم و بیش از حد نیاز آب بریزیم. ولی کم کم توانستیم مصرف رو تنظیم کنیم تا آب به مقدار نیاز مصرف بشه و برای ساعات بعد هم آب داشته باشیم. قرار بود ۱۰شب آب وصل بشه اما به علت مصرف بالا تا نیمه شب آب نیومد. اما از نیمه شب آب وصل شد و تا ۱۰صبح که بیشتر مردم خواب بودن آب داشتیم. اما از اون وقت به بعد دوباره آب قطع شد. از صاحبخانه دلیل این مشکل رو جویا شدیم. چون سال های قبل در گرم ترین موقع سال هم آب بود. برامون تعریف کرد که امسال بیشتر ویلا ها استخر های بزرگ تفریحی زدن و برای پر کردن استخر از پمپ استفاده می کنند برای همین برای خانه هایی مثل ما که استخر و پمپ نداریم آب قطع می شه. نکته جالب این ماجرا این بود که هیچ نظارتی بر مصرف این استخرها نبود و پولی بابت آب ازشون گرفته نمی شد و کاملا رایگان از آب استفاده می کردن در حالی که در خانه های دیگه حتی آب برای مصرف روزانه نداشتن.
سوالی که برای من پیش اومد این بود
که با وجود بحران جدی آب در کشور چرا نظارت جدی بر این گونه موارد وجود نداره؟
اصلا مسئول رسیدگی به این بی توجهی ها کیه؟
چرا باوجود این همه تذکر باز مردم بی حساب از آب برداشت می کنن.