سلام به روی ماهتون
یه سوال خیلییییی مهم دارم، ممنون میشم کمکم کنید چون دارم از فکر و تحقیق کلافه میشم
و اما مشکلم:
اگر همراهی با مادر، یا احوالپرسی با او، منجر به صحبت در مورد دیگران بشه، زمینه ی غیبت یا نوعی سخن بردن یا آوردن از کسی بشه، یا اظهار نظر یا قضاوت در مورد کسی بشه، چه باید کرد؟ مثلا منِ نوعی مادرم خیلی خیلی ازم دوره، ۸ سال شده که ندیدمش و من هر از چند گاهی با ایشون تماس می گیرم و هر طور شده یه صحبتی در مورد کسی پیش میاد، هر کاری میکنم پیش میاد یعنی نمیشه می پرسن فلانی چطوره منم مجبورم بگم خوبه میپرسن درسش تموم شد میگم بله میگن پس بالاخره تموم شد جشن گرفتن و... بعد یهو می بینم وسط غیبتم.. بعد تا مدت ها حالم بده
شده با خودم گفتم بزار لااقل کمتر زنگ بزنم کمتر وارد گناه بشم، اما آخه اینم شد راه حل؟
نگید به مامانم بگم بیا غیبت نکنیم، جالبه که او هم خودش رو غیبت حساسه، چند بار نرم گفتم، ولشون کنیم، در مورد خودمون صحبت کنیم، وارد گناه بقیه نشیم و.. انواع مختلف، اما احساس کردم ناراحت شده، یه جور همراهی میخواد، از نظر او، درد و دل هست
چیکار کنم؟