از وقتی ازدواج کردم سال به سال افسرده تر شدم و از آرزوهام فاصله گرفتم همسرم ادم بدی نیس ولی کلی چالش داشتم باهاش چون نابالغ بود خودمم بودم الان که نگاه میکنم میبینم سالهای زیادی گذشتن بدون پیشرفتی همین الانشم با تمام وجودم میخام شرایطم تغییر کنه( هم مالی که واقعا دیگه ته خطیم تا کی بشینم به امید معجزه تا خدا به شوهرم پول برسونه هم روحی اذیتم چون حس عقب موندگی وبیچارگی میکنم اینکه هیچی نشدم) اما هیچ کاری نمیتونم بکنم اراده و اعتماد به نفسشو ندارم ....دارم از فکر و خیال دیونه میشم
زیادی از خودتون توقع دارید و دنیا رو جدی گرفتید
جهان در حال تغییرات اساسی هست
از قافله عقب نیفتید (معنوی)
واقعا منم همینطور دوس دارم ی کاری شروع کنم ولی تنبلی میکنم
شرایط برای اکثر ادما همینه عزیزم
اگه میتونی یه کاری رو یاد بگیر
یا حدقل داخل خونه ورزش کن
برای خودت ارایش کن و لاک بزن
کمد لباس هاتو مرتب کن
هر روز عطر خوشبو بزن و ۲۰ دقیقه افتاب بگیر
دنبال کار در منزل باش ان شاء الله از یه طریقی همه چی برات جور میشه
کار در منزل هزار بار دنبالش گشتم نیس که نیس ...من خودم کلی اکسسوری بلدم بسازم شمع بلدم ولی اراده انجامشو ندارم پاشم برم وسیله بخرم بیارم بسازم ...باورتون میشه ک یه روزی بچه های مردمو نو نوار میکردم از دستبند و گلسر و ...الان برا بچه خودم داره یکسالش میشه یه قدم برنداشتم
به خاطر این که ریشه اش همین توقع و خواست هاتون هست
وقتی احساس کردید نرسیدید
بی حال و افسرده میشید
رها کنید
غصه و غم رو
مگر چقدر قرار زنده باشیم
ما که خبر نداریم از بعدش
پس این همه غم برای چی؟!
توکل به خدا کنید
و‌حرکت کنید
سپاس گزار همون اندازه ای که هست
باشید ..
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
28 ثانیه پیش
30 ثانیه پیش
31 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
