2777
2789
عنوان

صندوقداریه فروشگاه اتکا

835 بازدید | 18 پست

بچه ها کسی تاحالا تجربه صندوقداری داشته؟

حقوق ۵,۵ م ت.

تا حالا نرفتم یاد ندارممممم

آسونه بنظرتون؟

یکم از حساب و کتاب و اعداد میترسم و خجالتیم.


*-*

یکی از مواردشم داشتم حجاب.با چادر باید برین

۶.۶.۶۶ رند بودیم وقتی رند مد نبود✌️ متاهل          خدایا ما مسجد نرفتیم.ولی دل کسیو نشکوندیم.ما روزه نگرفتیم.ولی حق کسیو نخوردیم.ما حج نرفتیم.ولی ابرو کسیو نبردیم ما وارث ایمانی.آنرا به منبر نفروختیم

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

من دیدم مقعنه پوشیدن و مانتو هاشون رسمیه ولی چادر نه 

نه چادر دارن همه  چون یکی از اشناهه ما بود 

۶.۶.۶۶ رند بودیم وقتی رند مد نبود✌️ متاهل          خدایا ما مسجد نرفتیم.ولی دل کسیو نشکوندیم.ما روزه نگرفتیم.ولی حق کسیو نخوردیم.ما حج نرفتیم.ولی ابرو کسیو نبردیم ما وارث ایمانی.آنرا به منبر نفروختیم
مطمئنی ؟ من ندیدم چادر بپوشن

اره خواهر رفیقم بود گفتن باید بزاره

۶.۶.۶۶ رند بودیم وقتی رند مد نبود✌️ متاهل          خدایا ما مسجد نرفتیم.ولی دل کسیو نشکوندیم.ما روزه نگرفتیم.ولی حق کسیو نخوردیم.ما حج نرفتیم.ولی ابرو کسیو نبردیم ما وارث ایمانی.آنرا به منبر نفروختیم
بنظرت شارژ کردن قفسه راحت تره یا صندوق داری؟

صندوق 

ساعت کاریش خیلی زیاده. حقوقش هم که خیلی کمه...


 احمق‌ها به همین راحتی اداره می‌شوند  استالین دیکتاتور روسیهً ،خواست که برای او مرغی بیاورند او آنرا گرفت در حالیکه با یک دست آنرا میفشرد با دست دیگر شروع به کندن پرهای آن مرغ کرد مرغ از درد فریاد می زد و سعی می کرد از هر راه ممکن فرار کند. پس از پایان کار به یارانش گفت: "حالا ببینید چه اتفاقی می‌افتد" او مرغ را روی زمین گذاشت و چند دانه گندم جلوی او ریخت و از او دور شد همکارانش دیدند که مرغ بیچاره در حال درد و خونریزی او را دنبال میکند استالین با دانه‌های گندم ، مرغ را به هر گوشه از اتاق بسمت خود می‌کشید در همه این مراحل مرغ پی در پی ، او را تعقیب می‌کرد و قدم به قدم همراه او بود!!استالین گفت:مشاهده می‌کنید که مرغ با وجود تحملِ تمام دردهایی که من برای او ایجاد کردم؛ به دنبال من می‌آید  احمق‌ها به همین راحتی اداره می‌شوند!
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792