چندروز پیش یه خانمی داخل محیط کار به من گفت قصد ازدواج داری
چندوقت بود رفتارش خیلی مهربون شده بود و اینا خانومه
بعد منم اومدم به مامانم گفتم که چی بگم به خانومه فردا
گفت بین اون همه دختر چون تو خجالتی و تو سری خور هستی تورو خواسته
کم توقعی میخوان اذیتت کنن
و اصلا خوشحالم نشد گفت حتماً یه عیب و ایرادی پسره داره که تورو میخوان
من خودم علاقمندم آشنا بشم با کسی
منم یکم ناراحت شدم
آخه کسی خواهرمو میخواد آنچنان خوشحال میشه و میگه خوشبحال پسره خواهرت فلانه و بهمانه
ولی واسه من حتی اجازه نمیده بیان صحبت کنیم آشنا بشیم میگه تو نمیتونی زندگی بچرخونی