یه همکارهام هست ۱۰ سال از من بزرگتره و انقدر گل و خوب و خوش اخلاقه که نگو بعد با این وجود ک اخلاقش اینطوریه من و خیلی دوستداره و خیلی سر به سرم میزاره و امروز یه چند باری زیاد اذیتم کرد کلا همیشه سرکار بهم میگن با نمکی بخاطر همین این همکارم خیلی دوست داره باهاش کَل بگیرم و حرصم بده مثلا چند دفعه تاحالا گفته وقت هایی که خانم فلانی از دم دفترم رد میشه از عمد صداش میکنم تا باهاش حرف بزنم خلاصه ک امروز رو مخم رفت منم یهو نمیدونم چرا بهش گفتم خفه شو البته شوخی وار گفتم ولی اون بدش اومد و کار بالا گرفت بعد من‌خودم فهمیدم چه اشتباهی کردم رفتم پیشش معذرت خواهی کردم و چند دفعه رفتم منت کشی و به یه همکار های دیگم گفتم برو از طرف من معذرت خواهی کن اما فایده نداشت و هنوز باد داره و ناراحته ازم...حالا نمیدونم چیکار کنم
فردا یه شاخه گل براش بگیر ببر یا یه جعبه شکلات
درست میشه چند روز دیگه بی خیال
همکارت آقاست؟
وقتی هم ازش معذرت خواهی کردم گفت اوکیه ولی دارم برات🥲و خودش رو تو فاز چسی حفظ کرد
ب نظرم خوب کردی
شوخی و بحث و خندم حدی داره ب هرحال محیط کاره و باید مرزهایی باشه
الانم بااینکارت مرز هایی ایجاد میشه
شمام چندروزی دمپرش نباش عذر خواهیتو کردی دیگ بسپار ب خودش
گل و شکلات بگیر براش اگه ادم‌خوبیه
چرااخه با ادمهای اطراف تون حریم تعریف نمیکنید؟ محیط کاره و اصلا نیازی نیست بااقایون بگو بخند داشت.
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز