مامان من
وقتی 24 سالش بود، پدرم 26 سالش بود و شهید شد
من و داداشم دو قلو بودیم و تقریبا یک سالمون بود
مامانم هیچ وقت حاضر نشد ازدواج کنه
مامانم جوان، زیبا، تحصیلکرده و شاغل بود
به پای ما موند 😔
ولی ما بزرگ شدیم و تنهاش گذاشتیم
با اینکه قلبا از اینکه کسب جای پدرم رو نگرفته خوشحالم
اما منطقی که فکر می کنم، باید مامانم همون سالها ازدواج می کرد
الان خیلی خیلی تنهاست 💔
کمتر شخصی پیدا میشه بچه ی نفر دیگه را واقعا دوست داشته باشه به خاطر همین خیلی از خانوما تن به ازدواج مجدد نمیدن ...
خدا همسرتون را بیامرزِ امیدوارم اگه قرار شد ازدواج کنید ی انسان سر راهتون قرار بگیره مرهمی شه برا شما و دخترتون
دیگ خودت عاقلی از تجربه دیگران استفاده کن خودت تجربه نکن یسری چیزا رو .غرورتو همیشه حفظ کن .بخودت برس شاد باش باشگاه برو به پوستت و مو .ناراحت نشی یچیز بگم خیلی ها ارزوشون شرایط تورو داشته باشن اینقد شوهراشون اذیتشون میکنه یه قرون پول و خانواده ندارن تحمل میکنن و زجر میکشن روح همسرت شاد
پدر من هم جوان بودن فوت میکنن وما ۳ تا بچه بودیم مامانم ازدواج نکردن وما رو بزرگ کرد وماها الان سر خونه وزندگیمون هستیم ومامانم تنهاست هر چند اگه ازدواج میکرد قطعا برا ما سخت بوده اما الان شاید تنها نبود
اگه موقعیت ازدواج خوب ومتعهدی داشتی حتما ازدواج کن
ان شالله که بهترینها برات رقم بخوره
