ماسک زده بود ، یه دستش هم دستکش پلاستیکی بود ، کلا هر چیزی می خواست دست بزنه انگار یه موجود کثیف می خواست برداره ، با احتیاط برمی داشت یه نگاهش می کرد ، بعد می رفت سراغ جنس بعدی! 😖
یه لحظه حس کردم آدم های وسواسی چه زندگی سختی دارند!
خیلی
اخی خیلی بده اینجوری خانوادش هم در عذابن
یا وسواس بود یا نقص ایمنی داشت یا شیمی درمانی میشد. کلا بعضی مریضیهای جسمی هم باعث چنین رفتاهایی میشن.
من همیشه اینقدر از شوینده ها استفاده می کردم تمام دستام پوست پوست و همش سرفه می کردم خیلی سخت بود واقعا عذاب می کشیدم
خیلی سعی کردم یکم بیخیال باشم
من وسواس دارم ولی ن دراین حد
وسواسم ترس از نجاسته
بعضی وقتا انقد حالم بد میشه ک شروع میکنم خودزنی و گریه،شدم مضحکه دست هر کس و ناکسی
ن تتها رنج مضاعفه
بلکه خسران دنیا و آخرته
خستگی آبروریزی بیماری پوستی اصراف اذیت شدن افراد خانواده ....
همه اینارو میدونم ولی ...
هزاران بار خدارو با تموم وجودم صدا زدم ک ی نگاه بهم بندازه منو ازین باتلاق بیاره بیرون خودمم تلاشمد میکنم نمیگم خوب شدم ولی باز بهتر از سابقم
از وقتی ازدواج کردم این لعنتی گریبان گیرم شد تا بع الان جدیدا هم وسواس فکری گرفتم و توهم
طوری ک اگ شوهرم هزار بار مثلا ازم معذرا خاهی کنه حس میکنم نکرده و بازم ازش دلخور وناراحتم وبازم ازش میخام ک معذرت هاهی کنه
بچمو ب بدترین شکل عذاب دادن طوری ک بعضی وقتا اون روزا یادم میفته تا خود صبح زار میزنم 😔
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
10 ثانیه پیش
12 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
