دخترخالم عاشق یه مردمتاهل شده

عاشق مرد متاهل شدن اشتباهه محضه

توفکرش نرو 

نه من ک از بچگی باهم بزرگ شدیم مث خاهرمه و واقعا خاهرانه راهنماییش میکنم نمیدونم چش شده کاش حداقل پسره مجرد بود خودم باهاش حرف میزدم ک پاپیش بزاره ولی پسره زن داره میشناسمش چن بار دیدمش قبلا ، یکسال نیست ک زن گرفته ۲۵_۲۶ سالشم هست🤦🏼‍♀️

دخترخالم میگه باهم نیستیم اما صدتا عکس ازش داره مطمعنم دروغ میگه باهمم حرف میزنن ب من نمیگه چون گف دانشگا بودم ون وقت پیش ک همینجوری رد شده شناخته منو سوار کرده رسونده خونه بابام دیده گفته چرا جلو نشستی سوار شدی منم گفتم هم مسیر بودیم🤦🏼‍♀️طفلی خودشم مدام اشک میریزه میدونه این رابطه سرانجامی نداره ولی میگه نمیتونم 

نه ازین لحاظا از شوهرم مطمعنم حتی ما وقتایی ک خلوت میکنیم بادخترخالم محمد میره بیرون میگه یوقت زشت نباشه من خونه باشم شاید راحت نباشه دخترخالت ..‌.

دخترخوبی بود نمیدونم الان امروز داشت گریع میکرد گفتم چیشده جریانو برام گف حتی میگف دلخوشم به وقتایی ک چن ثانیه تو مهمونی میبینمش🤦🏼‍♀️بخدا من از ظهر دارم بهش میگم اشتباهه بخدا اگه پسره مجرد بود ب خاله میگفتم ک‌ حداقل به هم برسن اما الان یکسالم نیست ک پسره زن گرفته من چن باری قبلا دیدمش پسررو تو مراسما ظاهرا پسر خوبی ام بود قبلا اما دخترخالم میگه چن باری دیدم میرم دانشگا تعقیبم میکنه یا در خونشون الکی گف یبار رد شده و.... هرچی از ظهر میگم ول‌کن این هوسه اشک میریزه میگه نمیتونم بخداقسم موندم چیکار کنم از طهر حالم داغونع

اره حتما شنبه یه سر میبرمش مشاوره ، میگه باهاش در ارتباط نیستم اما رفتارش مشکوکه ، دیشب وسط همه سر سفره بودیم یهو دخترخالم غیب شد بعد ک سفره هارو جمع کردیم رفتم دیدم تو اتاق داره با تلفن حرف میزنه گفتم کیه گف هیچی دوستمه یا مثلا پریروز تند تند پاشد ارایش کرد رف تو اتاق درو بست فککنم تصویری میگرف حتی جوری رفتاراش مشکوک و تابلوعه ک محمد دیشب گف‌ مطمعنی دخترخالت حالش خوبه؟(محترمانه گف منظورش این بود ینی باکسیه) ، منم گفتم اره بابا دخترخوبیه و ماس مالی... امروزم گفتم تو ک میگی باهاش در ارتباط نیستم چرا از همه چیش خبر داری حتی ساعته رفت و برگشته سرکارشم میدونه بعد میگه باهم درارتباط نیستیم و مطمعنم دارع دروغ میگه.... شنبه میریم مشاوره ببینم چی میشه خدا کنه فراموشش کنه 

منم اولش فک میکردم شاید فقط یه دوس داشتنه یه طرف و دورادور باش اما....🤦🏼‍♀️پسره ک اینو برا ازدواج نمیخاد من ازین میسوزم استفادشو میکنه و میره تازه در خوشبینانه ترین حالتش تو فامیل واسش دس نگیره و بدنامش نکنه ،، طفلک زنشم با حرفایی ک شنیدم دختره خوب و خانومیه ،، گفتم حداقل خاک بر سرت کاش مجرد بود طرف میشد کاری کردبه هم برسید خودشم میدونه فقط این وسط واسه سرگرمی با هم هستن اما دارع خودشو گول میزنه ک‌اونم دوسش داره...

نه اصلا به محمد چیزی حتی بروزم نمیدم درست نیست کلا یه سری چیزارو فوری ادم به شوهرش بگه...

فقط ازین ناراحتم من چرا ب این گفتم بیاد اینجا الان عذاب وجدانه اینکه این قضیه رو دارم مخفی میکنم داره میکشه منو،اگه بگم  زندگی و آبرویِ اون زنو دخترخالمو و پسره باهم تو طایفه و درهمسایه میره،،اگه نگم پسره درآخر سواستفادشو میکنه و میره دخترخالم میمونه و یه دنیا شکست و افسردگی،،شنبه میبرمش اگه تونستم براش کاری بکنم ک هیچی اگه نه میفرستمش بره خونه دیگم باهاش هیچ حرفی نمیزنم ،ادم عاشق میشه مگه میشه نشع اما با یه مردمتاهل نه نمیشه اصلا🤦🏼‍♀️