من مادرشوهرم عممه و خیلیم رابطم باشون خوبه حدود یسال میشه باشون زندگی میکنم من و شوهرم شاغلیم و بحث هزیته مالی نیست ک جدا نشدیم بیشتر بخاطر این ک کم خونه هستیم و کنار اینا هم خیلی راحتیم خیلی حرف از خانواده و اشنا شنیدم ک میگن اینکارو نکن و زود جدا شو الان دو راهی بدی گیر کردم
مادر شدن مثه آتو دادن به دنیاست، همیشه استرس داری همیشه نگرانشی .پسر قشنگم از وقتی اومدی هر روز مامانی بهاره😍.مادر بودن حس عجیب و خاصیست. احساس میکنم قلبم جایی بیرون از سینه میتپد. پسرم، مرد کوچکم، جهان برای من در تو خلاصه میشود💙💙💙 پسرم آرام دوستت خواهم داشت طوریکه هیچکس به جز خودت این حس مرا درک نخواهد کرد💙
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
طبقه بالاست ولی ما وقتی میایم خونه همش پایینیم پیششون خونشون یکی از اتاقا پایینو هم تصرف کردیم
چه حوصله ای داری
خدا همیشه بهترینهاشو به کسایی میده که در انتخابهاشون به خدا اعتماد و توکل دارن🎀 **همه چیز از فکر آغاز میشود ،فکر ما تبدیل به احساس میشود و احساس در ما باعث بروز یک رفتار میشود.و این رفتار ما پس از مدتها عادت و سپس تبدیل به شخصیت ما میشود☝🏻**
من کلا خیلی ب جزییات اهمیت نمیدم مثلا بگم خاهرشوهرم اینو گف ناراحت شم و اینا بخاطر همینم بوده هیچوقت ...
من هیچوقت با مادرشوهر خواهر شوهر بحث نداشتم
شوهرم که کل زندگیش در اختیار اونا بود و گوشش دستشون زندگیمو خراب. کردهروی بیشتر موندیم بیشتر وابستسون شد این اواخر دیگه دلش نمیومد حتی خونه خودمون در حد ۵ دقیقه بمونه