من الان نزدیک ۶ساله ازدواج کردم
فقط یکبار دوتایی با همسرم رفتیم سفر که اونم برامون کلی اخم و تخم کردن و قهر کردن خانواده همسرم
تو این مدت ۶_۷تا سفر رفتیم که همممش با مادرشوهرم یا خواهرشوهرم اینا یا هردو با هم بودیم
ی خونه ی خواب میگرفتن که من حتی تو یه خوابشم نمیتونستم برم دراز بکشم چون مثلا پدرشوهرم میرفت دراز میکشید خستگی میگرفت
اگه با خانواده خواهرشوهرم بودیم اینا که سه نفر تو ماشین بودن حتی یکی از ما که ۵نفر تو ماشین بودیم(پدرشوهرمادرشوهر و برادرشوهر و من و همسرم)
حتی یک مسیر کوتاه نمیذاشتن یکی از خانواده شوهرم بشینه تو ماشینشون ک حداقل ماهم راحت بشینیم، بخاطر اینکه بچشون تو ماشین اذیت نشه
ی بچه کاملا شیطون و شر هم دارن که همه مسافرتا رو ب ما زهر کرده با کاراش و جیغ هاش
حالا بازم بعد دوسال که از سفرها خسته شده بودم و ب خاطر مخالفت من نمیرفتیم دیگه، میخواستیم دو روز با مادرشوهرو پدر شوهر و برادرشوهر (اونم من مخالفم اما چون هزینه ها بالاست همسرم گفت بریم باهاشون)
بریم سفر. باز خواهرشوهرم زنگ زده که کی میرید ماهم میایم. بنظرتون برخورد صحیح اینجا چیه؟
من کلافه شذم واقعا.. من یک هفته روسری از سرم نمیفته وقتی با اینا میرم سفر خیلی زجر میکشم
