2777
2789
عنوان

با مامانم حرف زدم بعدش انقد خودمو زدم که خدا میدونه😭

| مشاهده متن کامل بحث + 800 بازدید | 56 پست
اسی جان سعی کن خودت سر پای خودت وایسی و همه جی رو یاد بگیری من مادرم بنده خدا خیلی کمکم کرد تقریبا ۱ ...

اخه ببین حرفا و استرسا و سرکوفتا اذیتم می‌کنه من همینطوری استرس دارم یکی بهم بگه میام دعوا راه میندازم‌ که از قضا مادرمه ببین چه حالی میشم 

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

بخدا منم تو حاملگی باید تقریبااستراحت می‌بودم ولی خودم همه کارامو کردم از هیچ کس کمک. نخواستم که اذی ...

من که عزیزم  شهر غریب  هم هستم . اما مطمئنم حامله بشم ، مامانم نمیاد ، اصلا دوست هم ندارم که بیاد . چون بخدا هر سری که میاد پیشم کلی خرج اضافه رو دستم میاد . ترجیح میدم تنهایی کارامو بکنم 

چرا دنیارو واسه خودت سخت میکنی وظیفه مادر نیس وظیفه شوهرته ازت مراقبت کنه مادرت بزرگت کرده شوهرت داد ...

وظیفه نیست ولی همه این کارو میکنن مگه شوهر من بچه داری کرده بابا می‌تونه چند روز بیاد من که بچه نداشتم مگه بقیه مادرا نمیکنن

بخدا منم تو حاملگی باید تقریبااستراحت می‌بودم ولی خودم همه کارامو کردم از هیچ کس کمک. نخواستم که اذی ...

من بخاطر پیری مادرم زایمان طبعی کردم که از ساعت اول بچم خودم بتونم نگه دارم شکر خدا دخترم ۹ سالشه

من توی اوج نا امیدی معجزه خدا را دیده ام ❤ خدایا هوای هممون داشته باش 🤲🤲🤲
یجوری رفتار کن ک خونه مامانت راحت تری، نهایتا خودت پاشو برو خونت مادرت

نمیشه بخدا شوهرمو چیکار کنم اون که نمیره خونه مامانش باید بیاد خونه بمونه تک و تنها بره اونجا اونم حرف می‌شنوه ما از دو طرف شانس نداریم 

اخه ببین حرفا و استرسا و سرکوفتا اذیتم می‌کنه من همینطوری استرس دارم یکی بهم بگه میام دعوا راه میندا ...

خب بگو نمیخواد بیای دستت درد نکنه خودم از پسش برمیام.. مطمعن باش مادر شوهرت میاد ینی مادرت واقعاا میخواد رفتار بد نشون بده.. بابا بگو شما بایدالگو باشی

زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیست. آنقدر سیر بخند که ندانی غم چیست👌🏻
خیلی عقلت کمه خوب نیاد میزنی خودت ناقص کنی که چی بشه اصلانیاد.دوبار خودت انجام بدی یاد میگیری مگه ...

برا نیومدنش نه برا اینکه گفت میام دعوا درست می کنم من ترسیدم چند بار دیگه هم گفته من شوهرم حساسه مادرم حساسه هیچ کس فکر من نیست بخدا

به نظرم شما برو خونه ی مادرت ده روز رو اینطوری هم مادرت فکر کنم راحت تر باشه هم استرس اینو نداری که یه موقع مادرسوهرت بیاد یه بحثی پیش بیاد شوهرتم ده روز هست دیگه یا میاد شب خونه مامانت یا هم خونه خودت یا مادر شوهرت

شوهرت شام بره خونه مادرش اگه روش نمیشه خونه مامانت راحت باشه، بهتر از اینه ک مامانت بیاد و خدانکرده ...

شوهرم هم بره اونجا ازونا حرف می‌شنوه مادرشوهرمم یکیه هزار برابر بدتر از مامانم

وظیفه نیست ولی همه این کارو میکنن مگه شوهر من بچه داری کرده بابا می‌تونه چند روز بیاد من که بچه نداش ...

من خودم رفتم خونه مادرم چون پدرم وبرادرم تنها میموندن بدون غذا شوهرمم هراز گاهی میومد اونجا بقیش میومد خونه توهم برو خونه مادرت اگه حس میکنی دعوا میشه

من ادمی هستم ک خدا همه جا هوامو داشته😊                   خیلی جاها خدا معجزشو بهم نشون داده😎                               متشکرم از خدا بخاطر فرشته ای ک بهم داده ❤                     متشکرم از خدابخاطر زندگی ک بهم داده❤                                 متشکرم بخاطر تمام اون سختیایی ک کشیدم و قوی شدم و خودش هوامو داشتو نجاتمون داد🙏🙏                         خدایا برای نعمت هایی ک ب من اعطا کردی شکر میکنم     😉❤🙏                                  
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792