امشب با همسرم و پسرام رفته بودیم یه فروشگاه بزرگ که فروشنده های زیادی داره همسرم داشت برای خودش پیراهن انتخاب می کرد منم همراهیش
می کردم داشتم یقه ی لباس شوهرمو درست می کردم و بهش می گفتم بنظرم رنگ روشن تر انتخاب کن که از پشت سر همسرم دیدم دوتا چشم سبز زل زده بهم