خیلی امید به زندگی پیدا کردم افسردگیم رفت
ولی اونی ام که بچه دار نمیشه یا بهش بگن بچه دار نمیشی خیلی سخت تر از اونیه که میگه بچه دارم و خواب و استراحت کافی ندارم 🫠
اگر کمکی دلسوز داری ک تو هفته چند ساعت بتونی بچه ت را با خیال آسوده پیشش بزاری و استراحت کنی بازم خوبه..ولی اگر نداری یا خودت وسواس داری داغون میشی..
تمام عشق و علاقه و وابستگی م تو پسرم خلاصه میشه
از این حجم وابستگی میترسم
دیگه همسرم مثل سابق دوس ندارم یعنی به یک سوم رسیده
استراحتم خیلی کم .
از خودم بر پسرم میگذرم
چاق شدم و البته چن باری کم کردم ولی بعد برگشته چون اراده م کم شده
اگه برگردم به عقب با کسی ازدواج میکنم که بچه نخواد و راحت زندگی کنیم تنها دلیل اینکه میگم بچه دار نمیشدم وابستگی زیادم به پسرم هست
من از وابستگی میترسم
نابود شدم، اما با دنیا عوضشون نمیکنم، بازم برگردم به عقب بچه دار میشم.
سلام از نظر هیکل همونم فقط زمان شیردهی لاغرتر میشم که بعد درست میشه ولی تفریح واقعا سخته با بچه کوچیک
استراحتم کم شده و بعضی وقتا حتی به کارای خونه نمیتونم برسم البته من هیچ کمکی هم ندارم
رابطم باشوهرم خوبه خداروشکر البته سر بچه چند باری بحث ودعوا هم داشتیم
واینکه اگه برگردم عقب بازم مادر شدنو انتخاب میکنم وعاشق دخترامم
زندگی شیرین تره و هدفمند تر الان به لطف خدا سومی رو باردارم
بچه باقیات الصالحاته
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
6 ثانیه پیش
6 ثانیه پیش
7 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
