برای من نه الان یمن همیشه به بهونه اینکه عید هست یه جا دعوتیم میبرمش و مثل عقده ای ها هرچی نیازمه رو میخرم به اون بهونه ک بعدا بهش رو نزنم الان عروسی دعوتیم میخواستم به این بهونه ببرمش برام خرید کنه چون دیگه بعدش معلوم نیست تاکی باید صبر کنم چیزی بشه بگم خرید دارم خلاصه نمیخوام اینکارو کنم ناراحتم میبینم انقدر عقده ای شدم میشینم نقشه میچینم برام بگیره به این فکر میکنم حتما تو دلش میگه کوفتش شه همین دیروز گفت بهم دوست نداره برام خرج کنه چون فکر کرده خرجی ندارم ازدواج کرده باهام نمیخوام ازش دیگه چیزی بخوام خواست بخره نگرفت دست دراز نمیکنم
بعدم حتماااااا ماهیانه براش تعیین کن پولت بگیر ب اون چه شما چی میگیری یه ماه ارایشی بخر یه ماه لباس ...
یبار پول خواستم برای کاری گفت خودت انتقال بده تو کارت خودت منم ده هزار اضافه انتقال دادم گفتم ته کارتم بمونه وای ابرو برام نذاشت میگفت یا برش میگردونی یا زنگ میزنم بابات حالا چجوری از این مرد ماهانه گرفت
اشتباه کردی وسط همون دعوا حالیش کن میگفتی من برم دادگاه هم نفقه ماهیانه برام تعیین میکنه فک کردی الک ...
بخدا همه این راه هارو رفتم جواب نبود تنها راهی ک جواب بود همین به بهونه جایی رفتن تو خرج مینداختمش ک دیروز گفت اره من مجردیم کافه های خوب رفتم با دوستام خرج کردم الان نمیخوام ترو نمیبرم منو عقده ای کرده اصلا بابام یه جوری هست ک من مجردیم فکر به اینطور چیزا نمیکردم اما الان انقدر عقده ای شدم من اشتهام خیلی کمه یه خوراکی دوست دارم همیشه یدونه میگیره اون سری میخوره به من نمیرسه گفتم چرا برا من نمیگیری یدونه جدا با لحن بد گفت من چیکار کنم تو همش دلت میخواد یدونه هم لطف میکنم میگیرم منم دیروز برای حرص دادنش با پول خودم یدونه گرفتم یه ذره هم بهش ندادم معدم کوچیکه حالم بد شده بود ولی عقده ایم کرده
یبار پول خواستم برای کاری گفت خودت انتقال بده تو کارت خودت منم ده هزار اضافه انتقال دادم گفتم ته کار ...
میگم دادگاهم برا زن نقفه ماهانه تعیین میکنه یکم مدتی مغزت اهنی کن به هدفت برس در عین خونسردی هی تکرارش کن اگ میتونی با عمل اگ نه با حرف هی بگیر تا عادت کنه این ک میگم بهت امتحان شده قولت میدم میتونی اونم شوهره یه مرد هرچی و دعوایی ولی ب قینت سروصداش ازش میگرفت تا عادت کرد