خواب بودم ۹ صبح اومده
منم خونم ریخت و پاشششش ( من خبلی تمیز و مرتبم این دو روز پریود بودم حال حوصله نداشتم)
اصلا ب خونه نگاه نکرده بودم
خییلی اوضاع خودمم بد بود
سرمو کشیدم خوابیدم درو باز نکردم
خیلی بدم میاد یکی سر زده بیاد
خب زنگ بزن بگو دارم میام مگ جلوتو میگیرم🥴
بد میگم؟
خب ؟
ازکجافهمیدی اومده
درست میگی منم همینکارو میکنم
خوب و بدشو نمیدونم ولی ما از این هماهنگ کردنا نداریم سرزده میریم و میایم
منم باز نمیکنم انگار میان مچ گیری تازه یاد گرفتن زنگ بزنن
نه والا منم بودم باز نمی کردم
ن والا منم خیلی بدم میاد
مادرشوهر منم سر زده میاد همیشه. برعکس وقتایی ک اون میاد خونم نامرتبه
منم همیشه با این استرس زندگی کردم.
تازه عروس که بودم ساعت ۸و نیم میومد بیدارم میکرد منم یکی دوبار اول محلش گذاشتم زود لباس عوض کردم چای گذاشتم دفعه های بعد با لباس خواب میشستم جلوش بعدم زیاد محل نمیدادم بهشم گفتم من خودم روزای دانشگاه صبح زود بیدار میشم روزا بیکاری دوست دارم بخوابم دیگه نیومد
كاري خوبي كردي نه من سرزده ميرم نه اون سرزده مياد
نه حق داری، به هر حال یه وقتایی آدم حوصله خودشم نداره، از اداب اولیه مهمانی اینه صبر کنی دعوتت کنن
