کسی که دوسم داره مغازه زده سه بار اینا گفت دارم کاراشو می کنم، من هی میخاستم یه جعبه شیرینی بخرم برم ولی نرفتم(یجورایی اون دوسم داره ولی من نه، نه که دوسش نداشته باشم ولی اینقدر اذیتم کرده دیگه بی حس شدم اما نمیدونم یه کاری نمیکنه دلم باهاش صاف شه، یه کار خوب میکنه ۵ تا کار بد )
بعد از یک هفته اینا رنگ زدم بهش گفتم چه خبر زدی مغازه رو
اینقدر بد باهام حرف زد گفت این مدت همه اومدن همه تبریک گفتن تو حتی یه پیامم ندادی تو اصلا خوشحال نشدی
من بخاطر تو دارم سریع کارامو میکنم که بیام جلو ولی برات ذره ای اهمیت نداره
ازونطرف من میگم تو که مغازه زدی باید خودت میگفتی مثلا از فردا دارم میرم ، حالا اگه خبری نبود و در حد حرف بود روزی ده بار به من زنگ میزدی الان یهو مغازه زدی اعتماد به نفست رفته بالا داری با من بد حرف میزنی وگرنه ازین زنگ زدم خوشحال میشدی
الان تقصیر کیه؟؟؟