2777
2789

من باسیاست نبودم ولی چندتا چیز رو فهمیدم

یکی اینکه پیش نامزدت هیچ وقت بد خانوادشو نگی

دوم اینکه اصرار خانوادتو بهش نگی

 به موقع بخندی زیاد نخندی موجه باشی بله

تو خونه مادر شوهرت هم زیاد کار نکنی

حرف کسی رو پیش نامزدت نیاری


بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

خب نصیحت من 38 ساله به شما اینه بی نیاز از آدما باش اگر هم نیستی اداشو در بیار هیچ وقت وابسته کسی نباش یا نزار بفهمه که وابسته ای

منظورم این نیست که بداخلاق و نامهربون باشیا اتفاقا باید با محبت و خوشزبونی جذب کنی ولی نشون بدی وابسته هم نیستی

قبل انجام هیچ کار در موردش به بقیه توضیح نده

از خودگذشتگی نکن برای کسی اول خودت

نقطه ضعغفاتو نزار هیچ کس حتی شوهرت بفهمه


 دیوانه و دلبسته ای اقبال خودت باش/سرگرم خودت عاشق احوال خودت باش/یک لحظه نخور حسرت آنرا که نداری/راضی به همین چند قلم مال خودت باش/دنبال کسی باش که دنبال تو باشد/اینگونه اگر نیست به دنبال خودت باش/پرواز قشنگ است ولی بی غم و محنت/محنت نکش از غیر و پروبال خودت باش/صد سال اگر زنده بمانی، گذرانی/پس شاکر هر لحظه و هر سال خودت باش

همیشه یه پس اندازی برای خودت داشته باش که هیچکس ازش خبر نداشته باشه،به اطرافیان زیادی خوبی نکن که فکر میکنن وظیفته حتی نزدیکترین عزیزت باشه ،هیچ وقت راز دلت رو به هیچ کس نگو هیچ کس ،که بعدا سرکوفت نزنن،دعوای زن و شوهری رو بیرون از خونت نبر و برای کسی تعریف نکن

من خودمو خونوادم آدمای بسیار ساده ای بودیم البته من خیلی خیلی بهتر شدم بعد از ازدواجم چون خونواده ی شوهرم خیلی با سیاست هستن و منم یاد گرفتم ولی خونوادم همچنان ساده هستن و من اذیت میشم به خاطرش... مثلا پدرم انقدر سادس تا ما میریم خونشون میشینه پیش همسرم درد دل میکنه یا یه چیزایی میگه آدم خجالت میکشه (مثلا چند شب پیش بابام خواب دیده بود عمل زیبایی انجام داده دماغشو عمل کرده مو کاشته ابرو کاشته) بعد اینا رو واسه شوهرم داشت تعریف میکرد😐😬شوهرمم یک آدم سو استفاده گری هست اومدیم خونه میگه خونوادت زشتن حسرت خوشگل شدن دارن 😐یا چند ماهه پیش دامادمون با خواهرم یه بحث کوچیک کرده بودن من دوست نداشتم شوهرم بفهمه اینا براش تعریف کردن😬😒


حالا از سیاست خونواده ی شوهرم بگم.. خواهرشوهرم نامزد کرد خونواده ی نامزدش ماها رو دعوت کردن خونشون بعد پدرشوهرم سرسفره از غذای مادر داماد تعریف کرد و گفت به به چه غذایی مرغش چه قشنگ پخته😂اومدیم خونه مادرشوهرم یک بلایی سرش اوردن😂گفتن تو که اینجوری میگی اینا فک میکنن دست پخت ما بده و مت غذای نپخته برات اوردیم😏


یا اینکه خواهرشوهرم تا وقتی مجرد بود خونوادش محلش نمیزاشتن ولی جلوی خونواده ی نامزدش و نامزدش انقدر تحویلش میگیرن که نامزده هم حساب کار دستش اومده 

من با سیاست نیستم ولی افراد با سیاستی که دیدم این ویژگی هارو داشتند 

خیلی چرب زبان و خودشیرینن بسیار احترام میذارن و قربون صدقه میرن ولی زحمت خاصی نمیکشند تو چشم همه هم عزیزند

نقطه ضعف بقیه رو گیر میارن کرم میریزند تا صداشو درارن خودشون ساکت و مودب یه گوشه میشینند از حرص خوردن طرف لذت میبرند 

با هر کی حرف بزنند طرف اونو میگیرند و پشت سرش غیبتشو میکنند اینجوری هم عزیزند هم فتنه میندازند 

عیب های خودشون رو خیلی کوچیک جلوه میدن و اعتماد به نفس دارند

خلاصش میشه اینکه دورو هستند رمز اصلی سیاست اینه

بازم بگو👐

من خونواده ی شوهرم خیلی سو استفاده گرن...هیچ وقت نزارین خونواده ی شوهر بفهمه رابطتون شکراب شده... یه زمانی (اوایل ازدواج) منو همسرم زیاد با هم اختلاف نظر داشتیم و بحث میکردیم.. از اونجایی که ما اونموقع تو یه ساختمون بودیم و صدای فحش و سروصدای شوهرمو شنیده بودن سو استفاده میکردن... بعد من به خودم اومدم دیدم مادرشوهرمینا دیگه منو آدم حساب نمیکنن😐مثلا مادرشوهرم تند تند در میزد تا من میگفتم کیه؟ داد میزد واااااا کن دیگهههههه😐بعد فهمیدم این رفتاراش از چیه.. تصمیم گرفتم یه جورایی به شوهرم بفهمونم که زشته صداش بره بالا و سعی میکردم آروم بحث کنیم... ولی به جاش شادیامون صداش زیاد بود... یا مثلا الکی چند بار پیش مادرشوهرم گفتم محمد(شوهرم) گفته دلم واسه خونوادت تنگ شده بریم یه سر بزنیم 😉اینا باعث میشد مادرشوهرم فک کنه ما رابطمون اوکیه و جرات نکنه پیش شوهرم بد خونوادمو بگه حتی میدیدم از شوهرم میپرسید حال حاج آقا و حاج خانم چطوره؟ 😉

درصورتی که قبلا نمیپرسید.... 

من با سیاست نیستم ولی افراد با سیاستی که دیدم این ویژگی هارو داشتند  خیلی چرب زبان و خودشیرینن ...

دقیقا خصوصیات مادرشوهرم 😏

مادرشوهره من چشم نداره خونوادمو ببینه ولی جلوی منو شوهرم هی میپرسه حاج خانم و حاج آقا چطوره؟ وااای داداشات چقدر آقان واااای خواهرت چقدر دوست داشتنیه... منه ساده فک میکردم واقعا دوستشون داره نه که از رو سیاستشه... 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز