۲۰ و دو ساله که ازدواج کردم با کلی امید و آرزو شوهر کردم و مثل فرشته ها خوب و دل پاک و با محبت بود ولی اون دقیقا مثل دیو با من رفتار میکرد خیلی اذیتم کرد و هیچ کاری برای زندگیمون نکرد منم کم کم دلم سنگ شد باهاش الان ازش متنفرم ازش خیلی دوری میکنم و باهاش خوب نیستم ولی اون هرچی من بدتر میشم اون نرمتر و ضعیفتر میشه نمیدونم چرا آدما اینجوری شدن با آدم بدا خوبن و با خوبها بد
کلا فکر میکنم مردا جنبه محبت خیلی زیاد ندارن باید کنترل شده باشه وگرنه بیشتر فاصله میگیرن تو زندگی من که اینجوری بوده هروقت بیشتر ابراز کردم سنگ روی شدم. معمولی باشم عاشقمه