پسری که عاشقم بود و اومد خاستگاریم و نامزد شدیم عقد نه ها نامزد
ولی بنا به مشکلات روحی و روانی من و تلاش های پی در پی اون من خوب نشدم و قول داده بودم چند بار خوب بشم ولی نشدم
اخرین بار گفت جدا بشیم و به خانواده ها اطلاع بدیم وقتی پیشش بودم اشک از همه صورتش میبارید ولی میگفت بخداا نمیشه خیلی گریه میکرد
به نظرتون با پا درمیونی خانواده ها اوکی میشع این موضوع؟