کاراش رفتاراش اذیتم میکنه
داداشم عوض شده
اون میگه تقصیر من نیست
ولی من داداشمم ک کاری میکنه و چیزی میگه از دست هردوتاشون دلگیر میشم خیلی غصه میخورم خیلی زود دلم میشکنه،
هیج جا با ما نمیان و منو یه دونه خواهر رو آدم حساب نمیکنن خونه اقوام هم میرن ب ما نمیگن
چرا باید به تو بگن یا تو رو ببرن؟
خوب همه عروس ها همین هستند!
اون دوتا زن و شوهرن
تو رو سننه قربونت برم؟؟؟؟؟
با به مشاور عالی صحبت کن
حساس شدی مشخصه
وگرنه دیگه تشکیل خانواده داده برادرت و یه زن کی جدا داره گلم قرار نیست با شما همه جا بیان شاید شرایط ندارن یا دسوت‌دارن بیشتر باهم قوت بگذرونن
حتما پیش روانشناس خوب برو خودتو از این وابستگی دربیار وگرنه کینه ایجاد میکنید
زندگیه مستقل خودشونو دارن دیگه کم کم باید قبول کنی
مگباید به شما بگن زندگی مستقل تشکیل دادن یه دونه خاهر خب باشبه حریم اون خونه احترام بزار
یه روز ازدواج می کنی انوقت عروستون درک می کنی!
دیگ باس قبول کنی داداشت مرد زنش شده اون داداشی ک با ت گرگم ب هوا بازی میکرد دیگ نی
داداش منم هنوز عروسی نکرده ولی کللللللی عوض شده
بیخیال بابا...ان شاالله خوش و خرم باشن
ما هم با شوهرامون خوش باشیم
خونه ی اقوام رفتنی باید اطلاع بدن،!!!!
خب قبول کن که داداشت خانواده تشکیل داده و اونا الان یه خانواده جدا هستن
زندگیشونو خراب نکنید، باید اینو بفهمید یک زن و شوهر وقتی ازدواج کردن خانواده جدا تشکیل دادن وارد خانواده کسی نشدن، دوست داشتن رفتو آمد با هرکسی میکنن یا نمیکنن به خودشون ربط داره بزرگ شید یکم
خب اونا الان یه خانواده مستقل هستند چرا باید هرجا میرن با شما هماهنگ کنند یا شما رو ببرند؟
میدونم سخته عزیزم ولی بعد یه مدت خوب میشی و برات عادی میشه
بلاخره شما خودت دوست داری وقتی میخای با شوهرت بری بیرون خواهراشم همش باهاتون باشن ؟
