من 27 سالمه سنم کم نیست، تو شرایط بدی بزرگ شدم هکیشه فقیر بودیم و بی پول یادم نمیاد یبار تو بچگیم مرغ خورده باشم یبار گوشت نخوردم اینقدر نخورده بودم خونه فامیل میرفتیم چون نخوره بودم دیگه بدم میومد نمیخوردم میگفتم دوست ندارم مرغ، لباس که هیچ وقت برام نخریده بود همیشه با شلوار زانو پاره ای که دوخته شده مهمونی میرفتم در صورتی که تمام فامیلامون پولدار بودن و وضع من این بود، چون بابام معتاد بود اینجوری بزرگ شدم، کلا دیونست یه تختش کمه همو فکو فامیل و همسایه اینو فهمیدن، به من تهمت های بیخود میزنه در صورتی که من دوست پسرم نداشتم، دلم نمیخاد تو خونه بابام باشم نمیخام ببینمش بدم میاد ازش، دیروز نمیدونم چی خورده بود توهم زده بود بهم میگفت چرا شلوارتو کندی و دراز کشیدی ، تا خود صبح گریه کردم قسم میخورد من وسط حال لخت خوابیدم اخه ادم با دخترش اینجوزی میکنه؟؟ یه داذاش دارم که جدا خونه گرفتع ازش فرار کزده میتونم التماسش کنم بذاره باهاش زندگی کنم شما بودیذ اینکارو میکردیذ؟؟ نمستونم ازدواج کنم چون اینقدر کم پولیم ابرو من میره و کسیم زیاد سمت دختر فقیر نمیاد، اگه برم خونه داداشم اونجا هم میتونم برم کار کنم، ولی میدونم میخاد زنگ بزنه هی بگه برگردم با این دیونه به اصطلاح پدر چیکار کنم؟؟
دوست دارم بذارم از این کشور برم هر بلایی هم سرم اومد به درک بذار برم حداقل ارامش ذهن داشته باشم، همش یهو میاد تو اتاقم چکم کنه وقتی رد میشه هی نگام میکنه انتظار داره تو خونه با چادر بگردم، کاش میشد مرد تا از این زندگی راحت شد،
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
به نظرم بری خونه داداشت اونجا کار کنی با همدیگه خرج زندگی رو در بیارین خیلی بهتره تا موندن با همچین پدری چون این توهمم میزنه یعنی خیلی باید مراقب خودت باشی
داداشت هم مثل پدرته؟ به نظرم بری خونه داداشت اونجا کار کنی با همدیگه خرج زندگی رو در بیارین خیلی به ...
داداشم خیلی بهتره من براش مهمم دلش خیلی برام میسوزه، ولی از بابام میترسه، اگه برم پیش اون خیلی زندگیم خوب میشه، اخه از بس بابام عوضیه میدونم میخاد زنگ بزنه هی فحشم بده بگه برگرد فحش هم که میده چیزای عادی نمسده میگه تو خرابی هرزه ای منی مه همسایه بغلیمون هم نمیدونه تو این خونه یه دختر نیست منی که حتی یه بیرون با یه دوست دخترم نزفتم
تو بچگی زیاد کتک خورذم یبار منو ظهر انداخت بیزون نگفت دخدر بچه 7 ساله رو چرا باید بندازم بیرون نگفت یکی بالایی سرم میاره؟؟؟ بدون دمپاسی بیرون نشسته بودم و با اینکه چیزی نمسفهمیدم پاهامو زیر هم قایم میکرذم از خجالت کسی تبینه دمپایی پام نیست یادمه خیلی دم در موندم