من که ازش متنفرم و دیدنش واقعا حالمو بد میکنه
😕
منم ازش متنفرم ولی خداروشکر نمیبینمش اصلا
من چون نه تنها به من بلکه به هیچکس آزاری نمیرسونه و بسیار آروم و مهربونه
خواهربزرگه من.
واقعا مادرشوهرشو دوست داره.
بهش میگم اون طلسمت کرده
من دوسش دارم با وجودی ک گاها حسادت کرده و اذیتم کرده
منم ازش بدم میاد وحس میکنم اونم از من بدش میاد....اصلا دوست ندارم ببینمش....
مادر شوهر ندارم ولی در آینده دوست خواهم داشتش
متنفر نیستم اما دروغ چرا دوستشون ندارم، فقط به خاطر همسرم حفظ ظاهر میکنم، چون مادر شوهرم هستن نه به خاطر رفتار هاشون، مادرم عاشق مادربزرگم بود با اینکه قدیمی بودن اما مادر شوهر با فرهنگ و مهربونی بودن
من دوسش دارم ولی تفاوت سلیقه داریم زیاد
خالمه و خیلی مهربون همش در ب در دنبال ابنه ت مشکلاتی ک با همسرم دارم با حرفاش ارومم کنه ک میگه اینم میگذره درست میشه نگران نباش و فلان
در کل جدا از مشکلایی ک خالم با مامانم گاهی داره بحث میکنن ولی اصلا تا حالا اینهمه دعوا ک با همسرم داشتم هیچکدومشون ب خاطر اون نشده و یا بیشتر نکرده دعوامونو
همیشه سعی میکنه ب من امیدواری بده
من کلا خونواده شوهرمو دوست دارم خیلی ادمای خوبین
من مثل مادر خودم دوسش دارم چون خوش قلب و مهربون و محترمه و جز خوبی چیزی ازش ندیدم
من خیلی مادرشوهرم رو دوست دارم
من خیلی دوسش داشتم ولی پیر بود فوت شد. یک بار هم حس نکردم مادرشوهرمه. از وقتی در رو وا میکردم که برم تو خونه ش بغلشو تا آخرین درجه باز میکرد
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
