من خیلی دوسش میدارم . اینقدر مهربان و ملایم هست . بهش میگم خانم جون . تا حالا هیچکس از خانمجون هیچ بدی ندیده . از مامانم برام مهربانتر هست .
والا اینجوری بگم که خیییلی توهین میکرد هر بار ساکت میموندم هر بار به شوهرم میگفتم به احترام تو هست که چیزی نمیگم بیچاره شوهرم می‌گفت ولش کن به خاطره من ببخش آخرشم طاقت نیاوردم یه روز حسابی جوابش دادم البته چون مخالف ازدواجمون بود اینکارا میکرد
بعدم که شوهرم گفت خطتو کلا عوض کن بی خبر از اونا هم رفتیم عقد کردیم تموم شد شوهرم پشتم بود در مقابل رفتاراش
آره رابطه ی من و مادرشوهرم خیلی خوبه خداروشکر،،تا حالا از دستش ناراحت نشدم.
انشالله عزیز دلم هر چه زودتر جدا شدین
من حتی وقتی دعوتم میکردن شوهرم می‌گفت بهونه بیار بگو نمیام یعنی میفهمید اگه پامو بزارم اونجا با اشک و دلخوری میفرستنم بیرون
باورت میشه من حتی یه بارم نرفتم خونشون
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
18 ثانیه پیش
19 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
