سه شب پیش بود ۱۱ فروردین،دوست شوهرم یهو ۱۱ شب به شوهرم پیام داد الان میایم خونتون 
اومده بود خونه ی برادرشوهرم اینا که طبقه پایین ما هستن و از قبل به اونا خبر داده بودن 
بعد یهو گفته بودن بریم بالا هم سر بزنیم عید دیدنی 
۱۱ شب! 
ما هم همیشه میوه و آجیل و شیرینی داشتیم ولی دیگه اون شب همه چی تموم کرده بودیم  
فقط شکلات و چایی بود با همونا پذیرایی کردم  
حالا هی یادم میفته میگم چه بد شد بعد خودخوری میکنم  
شما جاشون بودین چه فکری میکردین ؟